پیشنهادهای حسین پیشدار (٤٤)
زن سینه بزرگ ( عامیانه )
گیر افتادن
رفتن و آوردن
کسی که زود قضاوت می کند ( اصطلاح )
خسته شدن از
برای انجام این کار
مجبور به ادامه دادن کاری بر خلاف میل ( اصطلاح )
متعلق به
شلخته
guy - man - یک عبارت قدیمی بمعنی "مرد"
یک دنده، لجباز، کله شق
برداشت کردن
روزگار سخت
ادامه کار تا انتها ، حتی وقتی دشوار یا کسل کننده باشد ( اصطلاح عامیانه )
لخت ، برهنه ( اصطلاح عامیانه )
بیماری وسواس فکری ( OCD )
1 - در هم پیچیدن 2 - wrrap around
انجام دادن کاری بدون گرفت نظر کسی
برهنه دویدن
از نظر . . .
دیدار کردن
( عامیانه ) آب پاکی ریختن - پایان دادن - قطع رابطه کردن
خراب کسی بودن
خوش قلب، خوش رو ، مردم با نیت خوب، خوش خو
لعنتی معادل ( damn )
برداشت نادرست از کاری
ابراز مخالفت جدی ( عامیانه )
تامل کردن ، صبوری کردن، با لکنت چیزی گفتن
آدم لخت
تماس تلفنی ( جهت ارایه یک خدمات در محل )
لازم الاجراء
روز قیامت
زندگی سطح پایین ( از لحاظ اجتماعی ) شخصی که مورد تحقیر یا تحقیر قرار می گیرد
در اجبار
در بستر بودن ( به دلیل بیماری یا مشکل جسمی )
با کسی بصورت ناگهانی مواجهه شدن
به طرز پیچیده ای
بر خلاف اراده آنها
بریم شروع کنیم
قلدر ( مراقب ) بار یا فاحشه خانه
دخالت کردن در کاری که وظیفه او نیست
( عامیانه ) ، از طبقات پست اجتماع، پست، حقیر، فرومایه
زندگی عادی ، زندگی روزمزه
پولی که دولت بابت معلولیت می دهد ( حق معلولیت )