تاریخ
٢ سال پیش
متن
They bullied the new kid until he found a way to stand up to them.
دیدگاه
٣

اونها به پسر تازه وارد زور میگفتند، تا اینکه او راهی برای مقابله باهاشون پیدا کرد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
When can you give back the money that you owe?
دیدگاه
١

پولی که بدهکار هستی را کی میتونی برگردونی؟

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He always expects me to fall in with his plans.
دیدگاه
٠

او همیشه ازم انتظار داره با نقشه هاش موافقت کنم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Sorrow is hard enough, let alone hide sadness.
دیدگاه
٠

مصیبت به اندازه کافی سخته، چه برسه به اینکه غم و اندوه رو مخفی کنی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I'm writing to enquire about language courses.
دیدگاه

یه جمله تقریبا رسمی هست. معادل غیر رسمی اون را میشه اینطور نوشت: I want to ask you about language courses

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I will endeavour to arrange it.
دیدگاه
٠

سعی میکنم جورش کنم. سعی میکنم فراهمش کنم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
My sister always makes much ado about nothing.
دیدگاه
٠

خواهرم همیشه سر هیچی جنجال به پا میکنه. خواهرم همیشه بیخودی جنجال به پا میکنه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He isn't in a position to call the shots here.
دیدگاه
٠

او اینجا در جایگاهی نیست که دستور بده. او اینجا در جایگاهی نیست که حرف حرف اون باشه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
'I feel seasick already,' she moaned.
دیدگاه
٠

اون خانم با ناله گفت: همین الانش احساس دریازدگی میکنم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
You've been under the weather for some days now; why don't you see a doctor?
دیدگاه

چند روزه که کسالت داری. چرا نمیری دکتر؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
The army was attacked on the left flank.
دیدگاه

ارتش از جناب چپ مورد حمله قرار گرفت

تاریخ
١ سال پیش
متن
If we do not hear from you by December 199 . .
دیدگاه

اگه تا 19 دسامبر خبری از شما به ما نرسید . . .

تاریخ
١ سال پیش
متن
The corrupt politician was perfectly happy to accept the bribe.
دیدگاه

سیاستمدار فاسد از قبول رشوه کاملا خوشحال بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He decided to confront his accuser.
دیدگاه
٣

او تصمیم گرفت با اتهام زننده اش ( کسی که بهش اتهام زده ) رو در رو شود

تاریخ
١ سال پیش
متن
He tore down the old, unsafe building.
دیدگاه
٠

او ساختمان ناامن قدیمی را تخریب کرد

تاریخ
١ سال پیش
متن
The hotel has received a large influx of guests.
دیدگاه
٠

این هتل پذیرای مهمانان زیادی بوده است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The coffee is so full that it might spill over.
دیدگاه

قهوه اینقدر پره که ممکنه سر ریز کنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Few men now spell out the word "maths".
دیدگاه
٠

اکنون تعداد کمی از مردان واژه ریاضیات را هجی میکنند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The government has so far refused to spell out its plans/policies.
دیدگاه
٠

دولت تاکنون از بیان دقیق سیاستها و برنامه های خود خودداری کرده است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Does the company have a formal grievance procedure ?
دیدگاه
٠

آیا شرکت رویه رسمی شکایت داره؟

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
As I was looking out the window, I saw a rabbit run across the yard.
دیدگاه
٠

همانطور که از پنجره بیرون را نگاه میکردم، خرگوشی را دیدم که به آن سمت حیاط دوید.