نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
good looks: ضاهر زیبا ، قشنگ
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occur: occur is a synonym for happen. کا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
debris: debris is broken pieces of somethin ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
rescue: rescue means save from danger کانون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
interior: interior means inside کانون زبان ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
ditch: A ditch is a long narrow hole کانو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
destroy: destroy is the opposite of build ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
speed: speed means fast movement کانون زب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
damage: damage means cause harm کانون زبان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
lie down: lie down means be or put yourself i ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
lightning: lightning: ( n. ) = bright flash of ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
storm: storm: ( n. ) = very bad weather wi ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tidal wave: tidal wave: ( n. ) = a very large w ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
landslide: landslide: ( n. ) = a sudden fall o ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
tornado: tornado: ( n. ) = a violent storm t ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drought: drought: ( n. ) = a long period of ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
located: Located: ( n. ) = Be located means ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hiking: hiking: ( n. ) = hiking means walki ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
raft: raft: ( n. ) = A raft is very simpl ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
دست: اگر معنی دست بدن بده می شه hand اگه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ممنون: به انگلیسی میشه thankyou به فران ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خداحافظ: به فرانسوی میشه Au revoir به انگلی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
good looks: ضاهر زیبا ، قشنگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good looks: ضاهر زیبا ، قشنگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
show sombody the rope: means teach someone how to do a job ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راهنمایی کردن کسی در کاری: به فرانسوی میشه Aider quelqu'un Dan ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راهنمایی کردن کسی در کاری: به فرانسوی میشه Aider quelqu'un Dan ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سلام: به انگلیسی میشه Hello , Hi
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بوس: به انگلیسی میشه Kiss به فرانسوی م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بوس: به انگلیسی میشه Kiss به فرانسوی م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aunt: خاله، عمه، زن دایی، زن عمو
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
الت تناسلی: قسمتی از بدن مرد که نشان دهنده ی جن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
واژن: قسمت پایانی دستگاه تولید مثل عضوی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
خسته نباشید: اون ها کلمه خسته نباشید رو ندارن جا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uncle: عمو ، دایی، شوهر خاله ، شوهر عمه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دانستن: To know
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دانستن: To know
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بکار بستن: To do
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بکار بستن: To do
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیستن: To be
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باهم زیستن: To live together
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
باهم زیستن: To live together
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
science: The study of natural world معنیش م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غشای پلاسمایی: Plasma Membrane
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
غشای پلاسمایی: Plasma Membrane
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سلول: Cell
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تمام روز: All day long
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تمام روز: All day long
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بمن اجازه دهید: Allow me
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بمن اجازه دهید: Allow me
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تقریبا همه وقت: Almost anytime
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تقریبا همه وقت: Almost anytime
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مواظب باشید: Be careful
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
مواظب باشید: Be careful
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خداحافظ به امید دیدار: bye bye, see you soon
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
خداحافظ به امید دیدار: bye bye, see you soon
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saddle: دوچرخه های مسابقه دارای زنجیر های ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
saddle: او اسبش را زین کرد و با اسودگی بر ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saddle: با مرگ مادرش ، وظیفه ی مراقبت از بر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hiking: بعد از کوه نوردی در طول روز بالاخره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش