دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٥,٨٦١
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢٥٧
لایک
لایک
١,٦٠٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٢٨

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ روز پیش
دیدگاه
٠

Yet their forms do not always germinate life as promised. با این حال، فرم های معماران، گاهی زندگی را - آنطور که وعده داده اند - به بار نمی نشانند.

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
١

She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

داغدار شدن In 1879, the eight - year - old Adolf Loos was bereft by the death of his father در 1879، آدولف لوسِ 8 ساله، داغدارِ مرگ پدرش شد.

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

to get/become tenuous کمرنگ شدن/رنگ باختن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.