دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٧٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٦,٣٣٠
لایک
لایک
٢٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٨

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١

آغازین دوران، نخستین لحظات، نخستین چشم انداز مثال: language, reasoning, and conscious planning arrived in the most recent eye - blink of evolution ز ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٢

بازسازماندهی شدن، ساختارمند شدن

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٠

آزمون چالش حدس جمله مثال: For example, “they her bother see usually” becomes either “they usually see her” or “they usually bother her. ” منبع: نظ ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٠

سلسله پیام های عصبی The left hemisphere receives nerve transmissions from the right arm and leg, the right ear and … نیم کره ی چپ مغز سلسله پیام ها ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣

محاسبات

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She weighed out a pound of fudge.
دیدگاه

یک مشت جفنگیات را سرهم بندی کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This phenomenon, known as confabulation in psychiatric jargon, is also found in people with frontal lobe disorders.
دیدگاه
٠

همچنین این پدیده که در اصطلاحات روانشناسی �افسانه سازی� نامیده می شود، در آدم هایی با اختلالات قشر پیشانی یا گیجگاهی مغز نیز دیده می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He dutifully followed his commander's instructions.
دیدگاه
٠

او از سر وظیه دستورالعمل های فرمانده خود را دنبال کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The inspector dutifully recorded the date in a large red book.
دیدگاه
٠

بازرس از سر وظیفه تاریخ کتاب قرمز قطور را ثبت کرد.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.