تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

عمل وظیفه یا مسئولیتی را به کسی محول کردن /سپردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

- انتظار اتفاقی رو داشتن یا اتفاقی را پیش بینی کردن - تو این فعل از قبل میدونی ک ممکنه اتفاق بیفته و خودت رو براش آماده کردی. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جامعه یِ , اجتماعِ. . . our community خود کلمه به تنهایی: جامعه , اجتماع community

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

لباس مخصوص پوشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

دلیل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرار بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قرار بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کسی را انجام کاری گذاردن ( به کسی اجازه کاری دادن ) my boss lets me go home on Fridays صابکارم جمعه ها میزاره زود برم خونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بجاش در آخر جمله بعنوان transition به' بجاش' ترجمه میکنیم. Can we make it Friday morning instead? میتونیم صبح جمعه بیایم بجاش؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مثلا Can you make it on Monday morning, say? میتونی بیای صبح دوشنبه مثلا؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

طاقت آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

مایل بودن Do you fancy trying Chinese food tonight? مایلی امشب غذای چینی امتحان کنی؟ اولین پست بنده درسایت باتشکر از آبادیس