ترجمههای محمدرضا جعفری (١٨)
او این ریسک را پذیرفت که تنها با چند سنت در جیبش ، به دور دنیا سفر کند
او با مهارت از خاک رس ، یک تندیس کوچک ساخت
بعد از مرگ مادرش هیچ چیزی غم دردناکش را تسکین نمی داد
اردک ها این ریسک را پذیرفتند که عرض جاده را طی کنند .
به عنوان یک سیاستمدار می داند چطوری افکار عمومی را با نیرنگی کنترل کند.
گاهی اوقات ذهنش اسیر تاریکی هایی می شود که در آن بوده است
اشک از سر ناراحتی خیلی زیاد ، چشمانش را پر کرد
برای دسر ، یک نوع خاص کیک میوه ای وجود دارد.
ما در اطراف شهر زندگی می کنیم و برای کار به داخل شهر می آییم
قبل از کباب کردن سوسیس ها روی توری سیمی ، داخل آنها چند تا حفره ایجاد کنید . ( مثلا با چنگال )
از او تقاضا شد که محل را ترک کند ، چون خودبزرگ بینی اش همه را رنجانده بود .
این از خود بزرگ بینی اش بود که فکر میکرد آن خانم با او ازدواج میکند ، بدون درنظر گرفتن رفتاری که با آن خانم داشت .
این یک جور بیماری ذهنی است که مدام به قبرستان و مرگ و میر فکر کنید
سوسیس ها را به مدت ده دقیقه روی توری سیمی قرار دهید.
برای آسان تر پوست کندن ، فلفل ها را روی توری سیمی کباب کنید تا زمانی که پوست آنها شروع به سیاه شدن کند.
هیچ چیز نمی تواند غم از دست دادن یک بچه را از بین ببرد.
هنرپیشه های زن جوان در شرایط طاقت فرسایی زندگی می کنند