پیشنهادهای محمد رومزی (٥٠٣)
تقریبا لخت بی حجاب ( بیشتر در مورد زنان به کار می رود ) Scantily clad dancers منبع : cambridge
شُل مغز نادان
بسته بندیِ بیش از حد
غرق در وحشت ، مغلوبِ ترس
غیر قابل توجیه
بازداشتی بازداشت شده
دلچسب ملیح دل نشین
پسا کمونیستی دوران بعد از تفکرات کمونیستی
پاک سازی یک منطقه از نیروهای نظامی خارج کردن نیروهای نظامی ( در راستای صلح )
عناصر داستان عناصر قصه
عقب افتاده
بدون فاق یا خشتک Crotchless pantyhose
به دفعات چندین بار
تیک عصبی
تماما کاملا
جلال شکوه
خدشه دار کردن
فرایند مومیایی ساختن مومیایی سازی
رو اعصابم راه نرو رو ( تو ) مخم نرو
چشم ها را درویش کردن ( نگاه نکردن )
با خونسردی
بدون غرض ورزی
توجیه پذیر بودن قابل دفاع بودن
آبفشان قطعه ای در خروجی شیر آب که آب و هوا را با هم خارج می کند
خودکشیِ ناموفق اقدام به خودکشی
نقض حقوق بشر
سلامتی
آدم مهم ( قدرتمند ) و اغلب از خود راضی
اسب : رام ( رام شده ) ، اسبِ رام یا اهلی
خسته وامانده Exhausted Worn down منبع : oxford
یه چند باری چند بار
صورتحساب
مهد ، خاستگاه France is the birthplace of Democracy
خصوصی شده خصوصی سازی شده بخصوص شرکت ها یا هر چیزی که قبلا دولتی بوده
نیروی محرکه
شراب باز عاشق شراب
حشره هایی که خون انسان را می مکند و باعث انتقال بیماری می شوند
اینطور به نظر می رسه. آره انگار
جعبه تقسیم
مجاز مجوز دار
نشانه ی علامتِ بیانگرِ
خَرامان
مقاوم در برابر آفت
تصمیم اتخاذ کردن
در مورد دست و انگشتان : بی حس { به دلیل سرما ، ترس ، خستگی و . . . }
۱ ) گاز دار بودن ( نوشیدنی ) ۲ ) هیجان ، سرزندگی
چیزی را بیش از حد بسته بندی کردن ( مثلا یک شی کوچک را در نظر بگیرید که ابتدا دور آن پلاستیک کشیده شده و سپس آن را در یک جعبه و آن جعبه را در یک جعب ...
در مورد سیگار : روزی یک پاکت ( بسته ) John's pack a day habit
ایده پردازی خلق ایده تجربه ای که در آن فرد حس میکند ایده های فراوان و جدیدی دارد
خالی بند