مدالهای MoMo_1374
٤
٢,٥٩٢
١١
٠
٦
٥
تکمیل درباره من
-
همه
٤ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
donate blood: خون اهدا کردن: )
٤ ماه پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
٤ ماه پیش
کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز
-
همه
٤ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
donate: هدیه دادن، اهدا کردن، بخشیدن. . . ب ...
٤ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
blood: خون: )
٤ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
do voluntary work: انجام دادن کاری ب شکل داوطلبانه و ا ...
٤ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
help charity: کمک کردن به موسسه ی خیریه: )
٤ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
bring it to the er: کسی را ب اورژانس بردن: )
٤ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
keep the city clean: تمیز و پاکیزه نگه داشتن ( خیابان ها ...
٤ ماه پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش