پیشنهادهای lifeyar (٤٩٣)
به صراحت
معنای دقیق این واژه "منع آمد و شد" است و معادل انگلیسی قرنطینه همان "quarantine" است، اما به دلیل انتخاب منظور اصلی و ساده گزینی در ترجمه همان قرنطین ...
تجلی
به شدت ( برای بیان شدت عمل بکار میرود، خصوصا در جایی که کم کاری اتفاق افتاده است )
مشمول شدن، به حساب آمدن
شرکت، موسسه، بنگاه
طبق، براساس
تدلیس در مباحث حقوقی
کینه توزانه
در علوم سیاسی: استیضاح در علم حقوق: اعلام جرم، احضار بدادگاه
عموما در گیلان و مازندران به معنی بارش
قوه ی قضاییه
موضع، موقعیت
execution
"زیر و رو کردن" در صورتی که همراه با واژه های داده یا اطلاعات بیاد، معنی" زیر و رو کردن" میده
بدین نحو به همین ترتیب
اصطلاحا : جواب دادن نتیجه مطلوب دادن
در معرض، مشمول، مادونِ
بطور مستمر، مدام، بطور پیوسته
در برخی از متون تخصصی، خصوصا متون حقوقی؛ به عنوانِ، از طرفِ، به جای
موضع: زمانی که صحبت از بیان نظر یا عقیده یک فرد یا نهاد یا . . . است
خبرگی
واپس گرایی
در همین زمان و مکان
ضمنا در عین حال
اقرار، اعتراف
جانبداری، تعصب، پیشقدر
moral dilemmas معضلات اخلاقی
his reputation established from years as a mayor شهرت او از سالهایی که شهردار بود "کسب" شده بود *در صورت اشاره به مقام یا شهرت، به عنوان" کسب کردن" ...
به این ترتیب، از این رو
معمولی، حد وسط، نه چندان جالب معمولا برای وضعیتی به کار برده میشه که تا حدودی بخش منفی بر بخش مثبت غلبه داره اما نه خیلی زیاد
"هواگرد" بهترین پیشنهاد است چون این واژه عام هست و نه خاص و هر نوع پرنده ای ( غیر از تسلیحات موشکی ) که توسط بشر ساخته شده و در آسمان به پرواز در می ...
به منزله، به مثابه
که از این بین می توان به . . . . . . . . اشاره کرد.
لازمه
( به ذهن ) متبادر کردن
بهتر عمل کردن
ارائه دادن، به تصویر کشیدن
Sexually Transmitted Infections امراضی که از طریق روابط جنسی تکثیر می شوند
هدفگذاری شده
شامل تمام طبقات
محروم کردن He deprived of his right to receive the full amount of the deposit او از حق خود برای دریافت مبلغ کامل ودیعه ( بیعانه ) محروم شد
مردم، انسانها
بیرون از خدمت. برای مثال پلیسی که در حال انجام وظیفه نیست
افشاندن، تقریبا معادل اسپری کردن
پدید آمدن، آغاز شدن، ناشی شدن
بستر، محدوده
انجام دادن
تا حدی تا حدودی
تنزل یافتن