ترجمههای نسرین رنجبر (١٠٨)
از آنجاییکه او کارگر کارآمد و چالاکی بود، فرصت پیدا میکرد تا برخی از ایده های خود را عملی کند.
در ابتدای نمایش یکی از شخصیتها میمیرد.
مادرش به او یاد داد زمانیکه او را به شخصی معرفی میکنند، با آن شخص دست بدهد.
کمونیستها به مردم می آموختند که نظام سرمایه داری یک نظام اقتصادی فاسد است
او تمایلی ندارد که به نفع یک نفر جوانتر کناره گیری کند.
او نمیخواست از سمت ریاست کنارهگیری کند.
در مدتی که مادرم برای خرید بیرون بود، من خانه را تمیز کردم.
با وجود اینکه سرم به شدت درد میکرد، به کنسرت رفتم.
با وجود اینکه اشتباهات املایی زیادی دارد، اما باز هم مقالۀ خوبی است.
هیچ راهی وجود ندارد که این کفشها کمی گشادتر شود؟
رفتارش یه جوری غیرطبیعی نبود؟
گاهی اوقات باور کردن حقیقت سخت تر از باور کردن دروغه.
در بیشتر موارد ( معمولاً ) بیمار بهبور میابد.
معمولاً وقتی هوا مه آلود است، قطارها با تأخیر میرسند.
کالان از دستیارش هاشم خواست تا زمانیکه بیرون است مسئولیت کارها رو به عهده بگیرد.
نرخ جرائم در شهر واقعا باعث دلسردی سرمایه گذاران احتمالی شد.
هر سه ماه یکبار یا هر شش ماه یکبار یک فهرست از لوازم غیر قابل استفاده ای که در کمدهای لباس و کشوها وجود دارد، تهیه کنید.
با توجه به این شعر، وحشت او از توقیف ملکش توسط طلبکاران خواب را از چشمانش ربوده بود.
ممکنه یه افسر پلیس برای جمع کردن اطلاعات نقش یک جنایتکار رو بازی کنه.
مدام درمورد حراج کفش در مرکز خرید صحبت میکرد.
خبر موثق دارم که داری صحبت میکنی از شرکت استعفا بدی.
این دولت تسلیم تروریسم نخواهد شد.
متنفرم از اینکه همیشه در برابرش تسلیم میشی.
اتحاد فرهنگی همیشگی است اما اتحاد سیاسی در یک محدودۀ زمانی مشخص وجود دارد.
قطرات شبنم در زیر آفتاب صبحگاهی میدرخشیدند.
او به انتقاداتی که نسبت به عملکردش صورت گرفته بود، اهمیتی نداد.
به هیچکدام از اعتراضات ما اهمیتی داده نشد.
به ایراداتی که از طرحش گرفتم، اهمیتی نداد.
توپ رو بنداز بالا و بهش ضربه بزن تا از رو تور رد بشه.
بیشتر نگرانیهای ما بیش از محیط پیرامونمان از درونمان نشأت میگیرد .
باید هرچه سریعتر گلهای زردی را که میان پیازها رشد کرده از بین ببریم.
باید قبل از شام علفهای هرز باغ را از بین ببری.
من و برادرم درمورد بیشتر مسائل با هم هم عقیده هستیم
وقتی با دقت قرارداد اجاره را بررسی کرد، با امضاء آن موافقت کرد.
بهنیروهای پلیس دستور داده شده است هرکجا چنین ماشینهایی دیدند، آنها را توقیف کنند.
باید شما را جریمه کنم و وسیله نقلیه تان را هم توقیف کنم.
درمورد اتفاقاتی که افتاد، وجدانم راحت است.
طرفداران نامزد انتخاباتی پیروزی او را جشن گرفتند.
در آن برهه از جنگ، غلبه بر دشمن به ظاهر غیرممکن بود.
کافیست یک پیروزی دیگر به دست آورد تا به فینال راه پیدا کند.