دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٣٥٣
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٣٩٨
لایک
لایک
٢٣٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

do something up fasten, close Do your coat up before you go outside. It's snowing!

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

do away with something discard It's time to do away with all of these old tax records.

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

do something over do again ( AmE ) My teacher wants me to do my essay over because she doesn't like my topic.

تاریخ
١ روز پیش
دیدگاه
٠

do somebody/ something over beat up, ransack ( BrE, informal ) He's lucky to be alive. His shop was done over by a street gang.

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
١

a contemptible, socially inept person. "they're all dressed like complete dorks" dork ریشه dick یک فرد حقیر و از نظر اجتماعی ناتوان "همه آنها مثل ام ...

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
I felt disbelief first of all, then outrage.
دیدگاه
٠

دچار بهت زدگی شدم اول از همه، بعد برآشفته.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
British newspapers were full of moral outrage at the weakness of other countries.
دیدگاه
٠

روزنامه های بریتانیایی مملو از توهین های غیراخلاقی نسبت به عجز باقی کشورها بودند.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
The thought made her prickle with excitement.
دیدگاه
٠

فکرش او را از هیجان ذوق زده ( دارای حس ذوق ذوق/ سوزن سوزن شدن ) می ساخت.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
She wore a brace to correct her gappy teeth.
دیدگاه
٠

او یک ارتودنسی برای اصلاح دندان های فاصله دارش نصب کرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
My daughter has to wear a brace on her teeth.
دیدگاه
٠

دخترم باید یک ارتودونسی روی دندانهاش بذاره.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.