پیشنهادهای نیما وکیل زاده (٤٧)
محدوده، بازه، مجموعه، طیف
مشاور و راهنمای باتجربه و معتمد
غرق شدن، فرو رفتن، غوطه ور شدن، عمیقا غرق در یک فعالیت شدن
پولک های روی بدن ماهی ها و خزندگان
دوره یا واحد تحصیلی که توسط استاد دانشگاه به فرد یا گروه محدودی از دانشجویان ارائه می شود، خوداموز ( دیجیتال یا چاپ شده )
دلبستگی، میل بی حد، عشق، جانفشانی، فداکاری، وفاداری
حیوانات عروسکی پارچه ای که از منسوجات و الیاف نرم پر شده اند که در آغوش گرفتن آنها توسط کودکان لذت بخش است.
طراحی یا تعیین چیزی برای هدفی مشخص
درک کردن ( احساسات یا مشکلات ) کسی به علت تجربیات مشترک
کسی که مدام برای اطرافیان تعیین تکلیف می کند ( بار منفی )
به صورت vantage point نیز استفاده می شود: مکان یا موقعیتی که دید و چشم انداز خوب و مناسبی از چیزی را فراهم می کند
نامحسوس، نامرئی
خانه ای که با خانه ای دیگر یک دیوار مشترک دارد
the rage ( all the rage ) A widespread temporary enthusiasm or fashion همه گیر شدن
حرکت دادن مهرهای ردیف اول ( غیر از سربازها ) از موقعیت اولیه برای شرکت در بازی شطرنج
ترتیب سفر دادن ( معمولا برای سفرهای بلند مدت ) ، شروع کاری با هدف مشخص، شرح دادن دقیق با جزئیات
it’s a bargain that's a bargain قیمتش مفته
مربوط به سرمایه گذاری توسط یک کارگزار یا مدیر که از طرف کاربر یا مشتری صاحب اختیار می باشد
خشک شده توسط گرما، کمی برشته شده ( مانند ذرت بو داده ) ، شدیدا تشنه ( غیر رسمی )
تحت تاثیر، نفوذ یا کنترل کسی قرار گرفتن ( فرایند احساسی )
مخرب، مضر و ناخوشایند ( در جهت موفقیت، پیشرفت یا کیفیت )
روانشناسی : بازدارى زدایی، مهارگسیختگی در روانشناسی به دو معنای زیر بکار می رود: 1 - رفع اثر مهاری مغز بر رفتار فرد، مانند کاهش عملکرد مهاری قشر مغز ...
بدون تعلل و سختی، به راحتی
مربوط به آناتومی، عملکرد و اختلالات عصبی و سیستم اعصاب
ایجاد مشکل مداوم و ادامه دار
rather you ( or him or her etc. ) than me خداروشکر که من به جای تو ( جای اون ) نیستم
British English spoken used to show that you are pleased with something: Push it right across. That’s it, lovely. جهت بیان رضایت از چیزی: عالی، ب ...
امیدواری، نگاه امید وارانه به آینده
حذف کردن، بیرون کشیدن، فیلتر کردن، بیختن
سطح کیفیت یا میزان توانایی و درجه اهمیت یک شخص
دوره درمانی خاص برای ترک اعتیاد به الکل یا مواد مخدر
خصوصی ترین و عمیق ترین افکار و احساسات، درونی ترین، داخلی ترین، نزدیکترین به مرکز
( کامپیوتر ) یک یا تعدادی از کاراکترها که ابتدا یا انتهای یک Data Unit را مشخص می کنند. A character or sequence of characters marking the beginning ...
wedge open/shut باز نگه داشتن یا بسته نگه داشتن درب یا پنجره توسط قرار دادن چیزی زیر آن
نترسیدن و دلسرد نشدن از سختی، خطر یا ناامیدی
چرخ دنده
بر می گردد به ( موفقیت امروز شرکت ما بر می گردد به تلاش های شبانه روزی مدیر عامل سابق )
خوب به چیزی فکر کردن ( سریع تصمیم نگرفتن )
شخصی که تجسم، مظهر و تجلیگاه الهی، روحانی یا صفتی باشد، ( با ارجاع به نظریه تناسخ ) هر کدام از دوره های زندگی زمینی
خَرخاکی ( به انگلیسی: Woodlouse ) یک نوع سخت پوست است که دارای ده پا، پوسته ای سخت و بندبند و شاخک هایی دراز می باشد. خرخاکی ها جزو معدود سخت پوستانی ...
ادای احترام و تعظیم متقابل
اسلحه یونیزاسیون ابرهای بارور
تزئین ( دکوراسیون جدید ) و تعمیر چیزی مانند یک ساختمان یا دفتر به منظور بهبود ظاهر آن تغییر و بهبود یک طرح، ایده یا مهارت
پیروی، رعایت، رسم و رسوم، مراسم
( of an unwelcome event or situation ) begin to develop
( کامپیوتر ) یک یا ترتیبی از کاراکترها در شروه Data Unit برای همگام سازی Clock Rate
بازخورد منفی