نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medals ceremony: مراسم اهدای مدال در پایان جام جهانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shiny bum: کارمند دفتری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
invented: من درآوردی - ساختگی - الکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ace a test: امتحان را پاس کردن - امتحان را خوب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ace a test: امتحان را پاس کردن - امتحان را خوب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spill: اگر بی دقت باشی شیر می ریزد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ring up: گارسون صورتحساب ما را ثبت کرد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
punch out: کارت زدن و خارج شدن از محل کار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
punch out: کارت زدن و خارج شدن از محل کار
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
condiment: چاشنی و ادویه جات
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
condiment: چاشنی و ادویه جات
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the car in neutral: ماشین رو خلاص کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pickup truck: وانت بار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pickup truck: وانت بار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cleaning lady: خدمتکار خانم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cleaning lady: خدمتکار خانم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
grab: بقول خودمون غذا زدن به بدن ( خوردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
thicker: غلیظ تر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kooky: خل و چل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kooky: خل و چل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
zonked: خسته و داغون - له و لورده😉
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lump: بغض
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gut off: از خنده روده بر شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
partial: I’m partial to it من طرفدارشم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
windshield wiper: برف پاک کن ماشین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
windshield wiper: برف پاک کن ماشین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
biodegradable: تجزیه پذیر و قابل برگشت به طبیعت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
indecisive: مردد دودل نامصمم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
indecisive: مردد دودل نامصمم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leather strap: بند چرمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leather strap: بند چرمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bureau de change: صرافی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
intelligence quotient: ضریب هوشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intelligence quotient: ضریب هوشی
٤ ماه پیش