پیشنهاد‌های پیمان کریمی (١٩)

شعرم درباره اسم مونا رو تقدیم می کنم تورا مونا می کنم از پاییز شاید این آبان ماه وصال ما باشد. . . ( پیمان کریمی )

شعرم درباره اسم سارا رو تقدیم می کنم نَباف به دست کَس موهایت را که زُلفانَت اَرج دهنده یِ باد است نگیر از من آن دِلِ سارا یَت را که دنیا با چشمانَت ...

شعرم درباره اسم نسترن رو تقدیم می کنم غُصه شرم کن و ترک کن گوشه به گوشه ی قلبم را عشق خار ها می چیند و نَستَرَن می کارد باغچه ی مرا. . . ( پیمان ...

شعرم درباره اسم شقایق رو تقدیم می کنم تصور نداشتَنَت برایم خانه ای به روی قایق می شود من تورا دارم و به هر گلی که می رسم برایم گل شقایق می شود. . . ...

شعرم درباره اسم نگار رو تقدیم می کنم شادیِ حالِ دلم محسوس است پرده به روی غم افتاده قضیه جور دیگر است این بار نگارِ تو در چِشمانَم افتاده. . . ( ...

شعرم درباره اسم غزل رو تقدیم می کنم لحظه ای نگاهم به تو افتاد و چشمانم افتادن به دست و پایَم تو موهایَت را در آیینه اَم شانه می کنی و من مَحضِ چشمان ...

طرحم درباره اسم پرنیا رو تقدیم می کنم دِلَت را که به من بستی سَمت عاقل شدن رفتم که مبادا بشکنم دِلِ پرنیا یَت را. . . ( پیمان کریمی )

شعرم درباره اسم هانیه رو تقدیم می کنم چشمانَت را که به من دوختی تمامَم را، کردم تقدیمِ به تو امضای دل که پای عشق باشد هانیه می شود، ما شده یِ من و ت ...

طرحم درباره اسم شیرین رو تقدیم می کنم کام مرا با آمدنت شیرین کن وَ اِلا شیرینی هرچقدر هم که شیرین باشد پشتش تلخی می چسبد. . . ( پیمان کریمی )

شعرم درباره اسم مهتاب رو تقدیم می کنم آریا دختی و زمین می چرخد به دور موهای پر پیچ و تابَت سیاهی شب جان می دهد پیشِ چشمانِ سیاهِ ماه و مهتابَت ( ...

طرحم رو تقدیم اسم مهسا می کنم دلم همواره با تو هوس شب بیداری می کند وقتی که چشمان تو در آسمان شب من مهسا ست. . . ( پیمان کریمی )

طرحم رو تقدیم اسم عسل می کنم از همه ی رنگ ها بیزارم همه ی آنها برایم تلخی خاصی دارند دیوار را عسل می پاشم دنیایم دیگر به شیرینی نیاز دارد ( پیمان ...

طرح اسم های مشترکم رو تقدیم اسم ساناز می کنم شبی که با تو سَر شود سپیده اش ساناز ترین سَحَر است. . . ( پیمان کریمی )

طرح اسم های مشترکم رو تقدیم اسم سپیده می کنم شبی که با تو سَر شود سپیده اش ساناز ترین سَحَر است. . . ( پیمان کریمی )

طرح اسم های مشترکم رو تقدیم اسم سحر می کنم شبی که با تو سَر شود سپیده اش ساناز ترین سَحَر است. . . ( پیمان کریمی )

شعرم درباره اسم صبا رو تقدیم می کنم بِوَز ای صبا هر آنچه در زمین است جامه ها می شوند بر تَنِ تو تنها روشنیِ خانه ام شمعی ست آن هم پیش کِشِ آمدنِ تو. ...

طرحم درباره اسم نجوا رو تقدیم می کنم نیستی و گذر ثانیه ها صدای نبودت را در گوشم نجوا می کند. . . ( پیمان کریمی )

نوشته ام درباره حدیث رو تقدیم می کنم قدر خودت را بدان از تو برای خود کتاب ساخته ام حرف هایت که هیچ تک تک نگاه هایت هم حدیث می شوند و باز هم با تو ب ...

شعرم رو درباره اسم مینا تقدیم می کنم نیستی و ندارَمَت در خیال و بی خیالی ام مُرده ام جَهَتی رو به زندگی می خواهم بیا و مینا بَخش به قلبِ خاک خورده ا ...