پیشنهادهای رضا آزاد (٢٤)
گرفتارِ، دستخوشِ، درگیرِ
سنگ قبر noun: a marker ( as of metal or stone ) placed on a grave to identify the person buried there
آوا نگاشت
دست نخورده
ایده نگار
دسته بلند
مرابطون
موحدون ( نام سلسله ای اسلامی در شمال آفریقا که در قرن دوازدهم میلادی تأسیس شد )
سلسله سلطنتی؛ دودمان سلطنتی
کارِ بی مزد؛ بیگاری
چند محصولی؛ کشاورزی چند محصولی Perhaps surprisingly, research indicates that the yield for polycultures is greater than a monoculture of equivalent ...
جامعه عادلانه
قدرت گرفتن از . . .
جمع emporium به معنی بازار بزرگ؛ مرکز فروش
تخت خواب زن و شوهر؛ رابطه زن و شوهری
جنِّ مزاحم
تجزیه کردن
آشوب، اغتشاش شکاف
انتقال دادن
بزرگ؛ کبیر ( ریشه لاتینی دارد ) Charles Magnus شارل بزرگ ( شارلمانی )
آثار فرهنگی
کمی بعد از، در حدودِ
زندگی روزانه؛ زندگی معمولی؛ زندگی عادی
منسوخ؛ بدون کاربرد