رهام - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seize: بدست آوردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seize: بدست آوردن

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ball: هر نوع بازی با توپ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: ندرتا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dude: رفیق صمیمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dude: رفیق صمیمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ignition: استارت ماشین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ignition: استارت ماشین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chopped liver: مربای باقلوا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slur: شعار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burst: احساسی قوی و کوتاه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hearing impared: سنگین گوش یا کم شنوا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

passionate: پرشور

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sherring crocodile tear: اشک تمساح ریختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

walk over: اصطلاح خودمانی سوسک کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk over: اصطلاح خودمانی سوسک کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

establish: جا افتادن ( در مقامی و. . . )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

former: سابق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

former: سابق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make for: پیش رفتن به سوی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soak up: جذب کردن ( مایع )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take it for granted: بدون فکر، اطمینان حاصل کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sample: مورد آزمایش قرار دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sample: مورد آزمایش قرار دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in case of: در قبال

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in case of: در قبال

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drive by: اصطراحی که توسط سیاهپوست ها استفاده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive by: اصطراحی که توسط سیاهپوست ها استفاده ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های رهام