سعید سخدری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گاز نجیب: noble/inert/ rare gas

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاغذ بازی و تشریفات اداری: Red tape

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دورکاری: Teleworking

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دورکاری: Teleworking

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جبران کردن: To pay some one back

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deed: سند ملک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کج بحث: Argumentative

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیسه گونی: Gunny bag

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extracurricular: غیر درسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امتحان جامع: Comprehensive examination

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in question: مورد بحث

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنگل زدایی: Forest clearance

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاشیه نشین: Slum dweller

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سربرگ: Letterhead

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ثبت کردن: Notarize

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بغض کردن: Choke up

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بنزین زدن: To fuel the car

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلابچه ماهی: Anglerfish

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاک برگ: Peat

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسطوخودوس انگلیسی: Lavendar

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنفس دهان به دهان: The kiss of life

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گور دسته جمعی: Mass burial site

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبان بین المللی: Lingua franca

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دادگاه ویژه: Tribunal

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روی تخم خوابیدن: Brood

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوابیدن روی تخم: Brood

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نافرمانی مدنی: Civil disobedience

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منحنی درجه 2: Parabolic curve

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرخصی دادن: Approve somebod's leave

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تصویب کردن: Adopt: adopt a new resolution

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کارخانه کنسروسازی: Cannery

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در رفتن استخوان و مفصل: Dislocate

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکه زدن: Mint

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرمازدگی: Heatstroke

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معجزه کردن: Wave a magic wand

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاکمیت قانون: Rule of law

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مانور: Drill

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سو پیشینه: Criminal history

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاغذ بازی و تشریفات اداری: Red tape

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خط نیرو: Power line

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کناره گیری کردن: Step down

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کناره گیری کردن: Step down

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهر سبز: Green city

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سواد خواندن ونوشتن: Literacy

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همگام: Keep up with somebody/something

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کز کردن: Sulk

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبر: Abrasive

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قتل عمد: Wilful killing

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لم دادن: Chill out

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خنثی کردن: Cancel out

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خنثی کردن: Cancel out

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم خوانی: Concordance

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکانی: Spatial

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقاطع همسطح: At grade intersection

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نفرت پراکنی: Hate mongering

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تا اطلاع ثانوی: Until further notice

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به استناد: By invoking

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نهادینه: Deep seated =deep rooted =ingrained

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single: تک آهنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn out: مشارکت در انتخابات

٤ ماه پیش

مدال‌های سعید سخدری