ش. - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

narcissistic: خودشیفته ( اصطلاح روانشناسی )

٢ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

behavior modification: روان شناسی: تغییر رفتار. اصلاح رفتا ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narcissistic: خودشیفته ( اصطلاح روانشناسی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

narcissistic: خودشیفته ( اصطلاح روانشناسی )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narcissistic personality disorder: اختلال شخصیت خودشیفته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oppositional defiant disorder: [روانشناسی، روانپزشکی] اختلال نافرم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disruptive behavior disorder: [روانشناسی، روانپزشکی] اختلال رفتار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conduct disorder: [روانشناسی، روانپزشکی] اختلال سلوک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conduct disorder: [روانشناسی، روانپزشکی] اختلال سلوک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

comparative psychology: روانشناسی تطبیقی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lorem ipsum: متن آزمایشی و بی معنی که در صنعت چا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lorem ipsum: متن آزمایشی و بی معنی که در صنعت چا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self inflation: نخوت، خودبینی، تکبر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drunken self inflation: نخوت مستی افرادی که الکل می نوشند خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in your own right: شما خودتان به تنهایی و بدون کمک دیگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in your own right: شما خودتان به تنهایی و بدون کمک دیگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in on it: در جریان [کار یا موضوعی] قرار داشتن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in on it: در جریان [کار یا موضوعی] قرار داشتن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sapiosexual: [روانشناسی]: شخص نسبت به افراد باهو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

withdrawal syndrome: سندروم محرومیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

precipitated withdrawal syndrome: سندروم محرومیت تسریع شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instantaneously: [به نقل از هزاره]: فورا، بی درنگ، آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quickly: [به نقل از هزاره]: تند، زود، فورا، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subterranean: [هزاره]: adj 1. زیرزمینی، تحت الارض ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underground: [هزاره]: adv 1. زیر زمین 2. در خف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

untroubled: [هزاره]:adj بی دغدغه، آرام، راحت، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regarded as: [هزاره]: regard sb/sth with/as کسی/ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carry out: [هزاره]: [نقشه، فکر و غیره] اجرا کر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: [روانشناسی] عینی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

now it happens that: دست بر قضا، بر حسب اتفاق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotion: [روانشناسی، روانپزشکی] هیجان.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dip into: [نقل از هزاره] 1. دست کردن در 2. دس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up with sth: [نقل از هزاره] 1. همراه شدن با، هم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

specific: [هزاره] adj. 1. دقیق؛ صریح؛ روشن 2 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supply teacher: معلم جایگزین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relief teacher: معلم جایگزین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casual teacher: معلم جایگزین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emergency teacher: معلم جایگزین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guest teacher: معلم جایگزین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loaded question: پرسش جهت دار، سوال جهت دار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loaded question: پرسش جهت دار، سوال جهت دار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near tears: نزدیک است به گریه بیفتد.

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lower the boom: دعوای شدید کردن، شدیدا تنبیه کردن، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interview: این کلمه هم اسم است، هم فعل.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

now you have gone and done it: [نقل از هزاره] ( عامیانه ) بالاخره ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

went on: [نقل از هزاره, He went on to say t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adiadochokinesia: زوال حرکات تناوبی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make demand on: [هزاره] از کسی طلب کردن، از کسی تقا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

churn: [هزاره] 1. مشک 2. دبّه شیر 3. [شیر] ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feed into: [هزاره] feed sth into sb/sth خوراند ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devil's ivy: نام دیگر گیاه پوتوس طلایی.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

should: What should we do? به نظرت چه کار ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

startle: Startle به معنی مبهوت شدن نیست. برا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go on: [نقل از هزاره] go on to sth / to do ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suggest: من پیشنهاد کردم که نامه را به یک صف ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulnerability: او وانمود کرد اهمیتی به حرف مردم نم ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

around: اگه کمک لازم داشتی، من همین دور و ب ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organize: امسال چه کسی جشنواره را برگزار می ک ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulnerability: او نقاط ضعف خود را به خوبی پنهان می ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulnerable: نامزدهای [انتخابات] می خواهند مردم ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upon: پادشاه بر تخت خویش جلوس کرد.

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های ش.