پیشنهاد‌های 𝓜𝓸𝓱𝓪𝓶𝓶𝓪𝓭 0 (١٧٨)

بازدید
٩٤
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عدسی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

arbor

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ماهی ( آزاد ) گریل شده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نیمرو یا تخم مرغ سرخ شده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

میگو سوخاری میگو های سوخاری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Salads غلط است Salad درست است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Yogurt, yoghurt

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوسیس کالباس

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دونات ها به خاطر s آخرش می شود دونات ها

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حوله های حمام

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

خاندان پیامبر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جامعه رادیولوژی آمریکای شمالی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

النگو ، دستبند

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کارایی زیاد : وقتی که یک وسیله ای کارایی زیادی دارد از کلمه High efficiency استفاده می شود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وظیفه روزانه معین کردن برای کسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دستبند که پلیس به دزدان می زند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

a pair of metal rings with a chain that is put around the wrists of prisoners

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ناگهان، غفلتا، یک بارهای، اتفاقا، سرزده، بطور غافلگیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

حمایت کردن، حمایت کردن از، نگه داری کردن، حفظ کردن، محفوظ کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٦

عازم شدن، متوجه شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تصریح کردن، روشن کردن، فهماندن، توضیح دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گپ، سخن دوستانه، درد دل، گپ زدن، دوستانه حرف زدن، پر حرفی کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Chat is a friendly talk or conversation

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Percent is one part in a hundred

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دور، کم، جزئی، دور دست، بعید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دنباله، صف، رشته، رده، سلسله، ردیف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سخن پراکنی، پخش، منتشر کردن، رساندن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مردم، عموم، عامه، اشکار، همگان، ملی، اجتماعی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

public means of or about the people in a country.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Sale means selling things for money.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حراج، بازار فروش، فروش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دریافتن، کشف کردن، پی بردن