دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
everyone could feel it
force= oblige
A law that is official and has written down قانون اساسی - قانون وضع شده
To behave without respect toward someone بی اعتنایی - تحقیر
It is based on bad judgment or wrong beliefs گمراه شده
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
بر استان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سر بلندی بر اسمان توان زد
جدیدترین پاسخها
to become familiar with and confident in a new situation زمانی که می خوایم با شریط جدید ی که در اون هستیم خو بگیریم قلش و یاد بگیریم
هژیر (پسندیده، خوب، ستوده) اوان (آغاز، ابتدا، اوایل) طرقه (نوعی مرغ است سیاه -چکاوک) عنود (ستیزه کار-سرکش)
سلام به همه، من اهل اکراین هستم) در حال یادگیری زبان فارسی هستم. به کمک زبان مادری نیاز دارم. یعنی مال شما.) اگر می توانید تا جایی که ممکن است اصطلاحاتی که دلالت بر (ترس) دارند بنویسید. پیشاپیش متشکرم ...
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد از ترس، دُمش را روی کولش گذاشت و در رفت ز ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه می برد ترس توی جان کسی افتادن رنگش مثل گچ سفید شد
used to tell someone to be patient because the thing they are eager for will happen when the time is right : بعضی وقتا توی بعضی موقعیتها میگیم همه چی توی وقت خودش رها کن هر چیزی توی وقت درست خودش اتفاق بیوفته
will many people attend the concert?