رضا زنگی‌آبادی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skip to: Skip to sth مستقیما به سراغ. . . رف ...

٢ هفته پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perpetuation: تداوم استمرار جاودانگی

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whim: ویار ( زن حمله )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whim: ویار ( زن حمله )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whim: on a whim از روی هوس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

donation: هبه ( فقه/ حقوق ) ( عقدی که در آن ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entertain: تامل کردن در باره ی سبک و سنگین کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alternatively: وگرنه به جای آن به عنوان راهی دیگر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rigorous: خشک خشن قاطع جدی سفت و سخت منسجم ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symptom: عارضه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contrite: حاکی از پشیمانی از روی ندامت منفعلا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prostration: خضوع تسلیم اطاعت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thwart: چوب لای چرخ . . . گذاشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

balk: پا پس کشیدن درنگ کردن دودل بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

balk: پا پس کشیدن درنگ کردن دودل بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unbridled: عنان گسیخته مهار نشدنی افسارگسیخته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unbridled: عنان گسیخته مهار نشدنی افسارگسیخته

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beating: شکست ( محاوره )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beating: شکست ( محاوره )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disentanglement: گره گشایی باز شدن گشوده شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disentanglement: گره گشایی باز شدن گشوده شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vast: پردامنه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the guise of: در ظاهر در لباس در هیئت در جامه ی ت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the guise of: در ظاهر در لباس در هیئت در جامه ی ت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idea: صورت ذهنی ثال/ایده ( فلسفه )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barred: خط خورده ( در گفتمان های چهارگانه ل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barred: خط خورده ( در گفتمان های چهارگانه ل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caliber: مقام اهمیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undivided: کامل صد در صد تمام تمام و کمال درب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

undivided: کامل صد در صد تمام تمام و کمال درب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تویی اضافی کفش: Wad

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the heart of the matter: لب مطلب موضوع اصلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the heart of the matter: لب مطلب موضوع اصلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in the extreme: بی نهایت به منتها درجه بی حد به حد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fair skinned: سفید چهره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fair skinned: سفید چهره

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

which is to say: به عبارت دیگر یعنی بدین معنی که Th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

which is to say: به عبارت دیگر یعنی بدین معنی که Th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hostage: a hostage to fortune ضامن خوشبختی h ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whatever turns you on: هر چیزی که شما را سر ذوق می اورد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right mind: nobody in their right mind هیچ آدم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it turned out that: معلوم می شود / شد که. . . کاشف به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it turned out that: معلوم می شود / شد که. . . کاشف به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go far: ( پول ) قدرت خرید داشتن ارزش داشتن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

instant response: واکنش سریع ( پلیس )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tactics: شیوه شگرد روش طریقه راه روش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tactics: شیوه شگرد روش طریقه راه روش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skip to: Skip to sth مستقیما به سراغ. . . رف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in spots: enthusiasm Furor Mania Passion

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as near as: تا جایی که، تا آن جا که

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as near as damn it: ( محاوره ) یا چیزی در این حدود، یا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ah the glamour: آه، چه ابهت و هیبتی!

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های رضا زنگی‌آبادی