در گویش لری خرم آبادی بل معنی ایستادن یا راست شدن آلت جنسی مرد یا نغوظ مردان را بل شدن گویند . به گوش های بزرگ و کشیده در کنایه گوش بل گویند به آدم یا چیزی لاغر وایستاده بل و باریک گویند
در گویش شهرستان بهاباد به آدم خل و چل، بُل گفته می شود.
بل. [ ب ُ ] ( ص ) مؤلف فرهنگ جهانگیری گوید: احمق و نادان ، که آن را به تازی ابله گویند، و شعر ذیل را از مولوی شاهد آرد :
من بلم خود را اگر زخمی زدم بر خود زدم
ور به طراری ربودم رخت طراری چه شد
باشد / باشد که
کشتی شکستگانیم ای باد شُرطِه برخیز
باشد که باز بینم دیدار آشنا را
حافظ
بِل ب زبان سیستانی 💙💜💜💜معادل پارسی بزار یا بگذار
برای فهم درست این واژه براتون چند مثال از ریخت قدیمی بیشتر واژه های ایرانی میزنم تا به بن واژه بل ( اجازه دادن یا گذاشتن ) برسیم
بریدن ( ببریدن ) / امدن ( بیامدن ) / نشستن ( بنشستن )
در زبان فارسی بیشتر واِژه ها با ب یا و شروع می شد که در گذر زبان بیشتر آنها حذف شد اما همچنان بخش زیادی از این واژ ها در زبان مازندرانی یا پهلوی رایجه
... [مشاهده متن کامل]
بو ریین = ببریدن ( دقت کنید دو تا ب رو داریم همچنان ( و در گذر زمان به ب رسیده )
بموئن = بیامدن
هنیشتن = بنشستن
یعنی در گذشته واژه ها لنگ ( درازتر ) تر بوده و با گذشت زمان کوتاه تر شده
بانبراین واژه بل باید بیل یا بهل بوده باشه که واژه دستوریه یعنی ب نخست آن واژ دستوریه خب در این صورت فقط ل یا یل یا هل ادامه آن می ماند . آیا میتول یل یا هل را به مانای ورود دانست باید گفت بله و اکنون هم بسیار استفاده می شود
واژه هل دهید یعنی وارد شوید پس دیدید چطور با تجزیه و جداسازی حروف میشه به ریشه واژه ها رسید / ریشه درست هل که امروزه به هلیدن بکار می رود در اصل از هشتن گرفته شد = همان هشتن و هلیدنی که در اول متوسطه گفته بودن به یک معناست ؛ درست گفته بودن
هشت یعنی ورودی یا جایگاه
مثل هشت بهشت اصفهان = یعنی ورودی بهشت
خود بهشت = به هشت => بعنی جایگاه و مکان خوب و زیبا
پس واژه بهشتن ریشه اصلی آن و دستوری آن میشود بهل یا بیل و بن مضارع آن می شود به یا بل
هنوز در بسیاری از مناطق به ورودی هشتی گفته می شود = پس هیچ شکی نیست هشت یعنی ورودی و وارد شدن و در بن مضارع آن ( ب یا به یا بل یا بیل یا بهل ) یعنی وارد شو یا بگذار یا همان اجازه دادن و گذاشتن در انجام کاری که دوستان بالا اشاره کردند
همچنان به واژه هلیدن نیز گوشه چشمی داسته باشید که به معنای به زور وارد شدن است = بهل یعنی اجازه بده من انجام بدم
بُل ( bol ) : در فارسی به معنی چیزی که زیاد یا فراوان است.
به مانند بلهوس، یعنی کسی که دارای هوس زیادی است
بل ( bal ) : در لری بروجردی به معنی گذاشتن، اجازه دادن به کار میرود.
نمونه: پیل ( پول ) رُ دِ کیفت بَل. پول را در کیف ت بگذار.
... [مشاهده متن کامل]
نمونه: پیل رُ دِ کیفت هِشتِم. پول را در کیف ت گذاشتم.
بل ( هل ) ستاک اکنونِ فعلِ هِشتَن است.
بُل : [عامیانه، اصطلاح]چیز مفت، موقع مناسب، بهانه.
بُل در زبان ترکی به چیزی گفته می شود که که به وفور پیدا شود . در مقام دعا گفته می شود " روزون بُل اولسون " یعنی روزیت زیاد باشد . یک ضرب المثل ترکی می گوید :
... [مشاهده متن کامل]
توبه بل لوخدان ، اغورلوق یوخلوقدان اولار " عامل توبه وفور نعمت و عامل دزدی نداری است
به عبارتی دیگر توبه محصول فراوانی نعمت و دزدی محصول نداری و فقر است .
بل یه کلمه لری بختیاری میباشد به معنی گذاشتن
بل بلم تا بلم بری :بزار برم تا بزارم بری
اینه بل اولا :اینو بزار اونور
مع مه ملم بره :مگه من میزارم بره
در گویش سیستانی
بل به کسر ب یعنی بگذار
بل به فتح ب یعنی جفت - یار
بل به فتح ب و تشدید ل یعنی دیوانه - کم عقل
بِل ( Bel ) : در زبان ترکی یعنی کمر
بُل ( Bol ) : در زبان ترکی یعنی فراوان
بِل ( Bel ) در زبان ترکی به معنی کمر است
کلمه belt انگلیسی به معنی کمربند شبیه این کلمه ترکی است
بلکه
Bibel تلفظ آلمانی بی بِل و تلفظ انگلیسی بای بِل، نام مجموعه کتابچه های عهد قدیم و جدید تحت عناوین اختصاری AT و NT می باشد. به زبان آلمانی AT مخفف Alte Testament و NT مخفف Neue Testament که اولی به معنای وصیت نامه قدیم و دومی به معنای وصیت نامه جدید می باشند. این واژه را می توان از هم تفکیک نمود، به شکل زیر : Bi و bel.
... [مشاهده متن کامل]
Bi یا بی در زبان فارسی علامت نفی یا نداشتن و bel یا بِل نام بزرگترین بت های بابل که تا تصرف بابل توسط کوروش ، بابلیان آنرا می پرستیدند و 70 روحانی از او نگهداری میکردند و دور و برش می چرخیدند. ماهی 40 کیسه آرد گندم، 40 گوسفند و هفت خُمره بزرگ شراب قربانی او میشد. گویا کوروش هم گاهی اوقات تفننی به تمپل یا عبادتگاه محل bel یا بِل میرفت و لحظاتی خیره جلوه و جمال و جلال آن میشد. یک روز از یکی از پیامبران قوم یهود به نام دانیِل ( یَل دانا ) پرسید که چرا به خدای بابلیان عبادت نمیکند؟ دانیل پاسخ داد : پادشاه عزیز ، من خدای زنده را عبادت میکنم و این خدا به دست آدمیان از گل ساخته شده و بیرون آنرا رنگ برنزه زده اند و زنده نیست. کوروش پرسید : پس این همه خوراکی که به پای او نثار میکنند، کی آنها را میخورد؟ در پاسخ گفت : من مطمئنم که خود او نه غذا میخورد و نه شراب می نوشد. بقیه داستان در یک سایت به زبان آلمانی قابل دسترسی است. بهر حال Bibel در اصل و ریشه از یک واژه فارسی و نام یک بت بابلی ساخته شده است و آلمانی زبان ها و انگلیسی زبانان معنی اصلی آنرا نمی دانند.
بی بِل به معنای " بدون بِل " و بای بِل به زبان انگلیسی به معنای " سوگند به بِل " می باشد، بدون اینکه انگلیسی زبانان معنی آنرا بدانند. زیرا انگلیسی زبانان به هنگام سوگند خوردن به خدا میگویند : by God که تلفظ آن " بای گاد " می باشد. بچه ها راز را برای خود نگه دارید!
در گویش زبان بختیاری واژه بُل = به معنی پریدن است.
در گویش زبان بختیاری واژه بَل = به معنی شاید است.
در گویش زبان بختیاری واژه بِل= به معنی بگذار است.
در گویش زبان بختیاری واژه ( بَل = شاید. ) واژه ( بِل= بگذار ) . و ( واژه بُل = پریدن ) است. به تلفظ فتحه، ضمه، کسره، است.
مترادف: بلکه، شاید
متضاد: حتم
برابر پارسی: ولی، واdتر که، بهتر از آن که، به جای آن، بدتر از آن
بلڪه
بل ( Bal ) : : [ اصطلاح چوپانی ] بزی که که دارای گوش های بلند و پهن است.
بهل:در زبان بختیاری به اجازه وفرصت خواستن معنی میشود
در گدیش سنتی مردم شهربابک بللکbolelakجمع شدن چرک هنگام کیسه کشیدن و یا به طور کلی جمع کردن و پیچیدن
بُل = در گویش شهرستانهای استان فارس در گذشته به معنی، آلت تناسلی مردانه و بیشتر برای بچه ها به کار برده می شده. الآن کمتر استفاده می شود.
در گویش کردی نام خروشان ترین و عجیب ترین چشمه و آبشاری است که تا به حال خشک نشده و به علت این ویژگی جالب آن را خدای آب ها می پندارند. این چشمه در روستا حجیج از توابع اورامانات استان کرمانشاه است. این چشمه هر ساله توریست های زیادی رو جذب می کنه .
در گویش یا لهجه دزفولی ( شهرستان دزفول )
بل زدن به معنی پلک زدن
در گویش مردم شهرستان زرند بگذار
در گویش یزدی یعنی بِگذار
به کسره ب در گویش کرمان ، اجازه بده
بل :شعله آتش در زبان لری بختیاری
بل حرف است و به معنای اضراب و روی گرداندن از یه حرف یا صحبت قبل و روی آوردن به صحبت جدید بل اگر بعدش جمله بیاید یعنی کلام طولانی بیاید معنای اضراب دارد واین اضراب نیز بردوقسم است ۱. ابطالی . یعنی نظر قبل
... [مشاهده متن کامل] بل را کلا رد کرده و میگوید که همه آن کلام سابقه قبل بل الکی و دروغین است وروی به کلام صحیح و قول صحیح روی می آورد۲. اضراب انتقالی است یعنی کسی که دارد حرفی را میزند از آن جمله ای که ابتدا حرف میزد بدون اینکه آن را رد کند میگذرد وبه همان حال آن را رها میکند و هدف و غرض خود را به ما بعد بل منتقل میکند ولی اگر این بل بعدش مفرد بیاید به معنای رابط که در ادبیات عرب گویند عاطفه یعنی ربط ایجاد کننده عطوفت ایجاد کننده واین در جایی است که قبل بل یک نفی یا امر ی مقدم شود در این جاست که بل معنای عطف رامیرساند . با تشکر کمالی
بل یا بئل از ایزدان سومری و خدای زمین خوانده می شده و کوروش بزرگ در منشور خود بند ۱و۲۲ از آن نام می برد.
و نیز کوه بِل، بلندترین قله کوهستان سفید از منطقه زاگرس مرکزی و بلندترین کوه استان فارس است که در بخش مرکزی شهرستان اقلید واقع شده است. این راه دسترسی به این قله از سمت جنوب شهر اقلید است، این کوه نیز به نام بل مئروف می باشد
... [مشاهده متن کامل] نام چشمهای در روستای کوس هجیج اورامانات کردستان بل میباشد
در زبان لری بختیاری به معنی
بگذار ::بهل. بیل
BEL. BEHL. BEiL
در زبان لری بختیاری به معنی
شاید
Bal
به ضم ب. نرینه در گویش کازرونی ( ع. ش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٥)