[ویکی فقه] اصطلاحی دینی ناظر به حکم
پوشش زنان در برابر دیگران، به ویژه مردان غیرمحرم، که در کنار حکم پوشش مردان در فقه مطرح شده است.
حجاب در لغت به معنای مانع، چیزی که بین دو چیز جدایی افکنَد، پوشاندن و پوشش (سِتر) است. به پرده حائل میان قفسه سینه و شکم ، «حجاب حاجز» می گویند. امروزه واژه حجاب در زبان عامه مردم و متون فقهی به معنای پوشش شرعیِ زنان به کار می رود.حجاب، بیش از آن که جنبه فردی داشته باشد، رفتاری اجتماعی است، یعنی انسان عاقل مکلف، در جمع و هنگام مواجهه با دیگران، از حیث پوشش، الزامات و محدودیت هایی را می پذیرد که میزان آن در فرهنگ ها و ادیان و جوامع، متفاوت است.در باور دین داران، علی الاصول، الزامات و محدودیت ها و هنجارهای حضور در اجتماع را دین تعیین می کند.
ابعاد
استعمال این کلمه، بیش تر به معنی پرده است.-در قرآن این کلمه در هشت مورد به کار رفته که بیش تر به معنای حاجز، مانع، حایل و پرده است.این کلمه از آن جهت
مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در این نوشتار مراد ما از حجاب، پوشش
اسلامی است، و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یکی از
احکام وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.بنابراین، حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن،
حرام بودن خودنمایی به
نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا
حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.گاهی مشاهده می کنیم که بسیاری از زنان محجبه در پوشش خود از رنگ های شاد و زیبا و تحریک برانگیز استفاده می کنند که به اندامشان زیبایی خاصی می بخشد و در عین پوشیده بودن بدن زن، زیبایی اش آشکار است، گویی که اصلاً لباس نپوشیده است؛ و این دور از روح حجاب است.اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می تواند از لغزش ها و گناه های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.
پیشینه
پوشیده بودن زنان در ادیان و اقوام پیش از اسلام نیز وجود داشته است. مسیحیان و یهودیان به پوشیده بودن موی زنان اهمیت می دادند و آن را از نشانه های عفت زنان برمی شمردند.متأله مسیحی، تِرتولیانوس (از آباء
کلیسا ، متوفی ۲۲۵ میلادی)، در اثرش (درباره پوشش زنان)، زنان مسیحی را ملزم می کرد در لباس پوشیدن، آرایش مو، راه رفتن و استفاده از زیورآلات همانند زنان مشرک نباشند.در دوره معاصر گروهی از یهودیان راست کیش (ارتدوکس) همچنان بر لزوم پوشیده بودن موی زنان پافشاری می کنند.
اقسام
...
[ویکی شیعه] حجاب اصطلاحی دینی به معنای پوشاندن برخی از نقاط بدن زنان در
شریعت اسلامی. حجاب در ادیان و اقوام پیش از اسلام وجود داشته و آیاتی در قرآن و احادیثی از ائمه(ع)، از وجوب و اهمیت آن سخن گفته اند.
حکم حجاب در فقه در بخش نماز و نکاح مطرح شده است. این حکم از دیدگاه فقها ازاحکام ضروری دین اسلام است. در باور مسلمانان، ایجاد امنیت روانی و حفظ سلامت اخلاقی جامعه از حکمت های واجب شدن حجاب است.
همچنین در تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی در ایران، بی حجابی جرم تلقی شده است.
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از نثر طوبی:دائرة المعارف لغات
قرآن کریم است
«و اذا سألتموهن متاعاً فسئلوهن من وراء حجاب»؛ (سوره احزاب/آیه53) چون از آن زنان چیزی خواهید از پشت پرده بخواهید. چون گرفتن و دادن و حرکت دست موجب آن است که
چادر و روپوش زنان از رخساره یا دست و بازو و لباس زیرین که زینت دارد کنار رود و چشم نامحرم به آن افتد پس اگر از زنان چیزی خواهید باید پرده میان شما و آنها آویخته باشد.
این یکی از
آیات حجاب است و اگرزن طوری پوشیده باشد که با حرکت دست چیزی از زینت او پدیدار نگردد و دست و ساعد او بیرون نیافتد حرام نیست اما در آن عهد آستین تنگ و دستکش و امثال آن مرسوم نبود. زنان پیغمبر صلی الله علیه و آله حتماً در پس حجاب بودند چون خطاب اول با آنها است و هرگاه در مجلسی می نشستند، پرده می آویختند. مردان در یکسو و زن پیغمبر در یکسوی پرده با هم سخن می گفتند و در سفر هم در هودج پرده دار می نشستند. معاویه چون به دیدار عایشه آمد، دستور داد پرده آویختند و خود پشت پرده نشست و معاویه از آن سوی با هم سخن گفتند.
حجاب از ضروریات دین اسلام است و کسی که انکار آن کند چه زن و چه مرد انکار ضروری دین کرده است و اگر ترک حجاب کند و انکار آن نکند مانند اعراب چادرنشین بلکه خود معترف باشد که به ترک حجاب نافرمانی خدا و مخالفت قرآن کرده است کافر نیست و اگر بدانیم به تقیه یا تملق از حجاب مذمت می کند نیز کافر نیست.
«وما کان لبشر أن یکلمه الله الاوحیا او من وراء حجاب أو یرسل رسولاً»؛ (سوره شوری/آیه 51) هیچ بشر را نرسد که خدای با او سخن گوید مگر به وحی در قلب یا از پشت پرده یا فرشته به رسالت فرستد که او به اذن خدا پیغام رساند.
یعنی گاه وحی الهی در قلب می آید و چشم و گوش مأخوذ نمی شوند و آن وحی است و گاه گوش نیز موجه عالم غیب می شود و صدا می شنود اما چیزی نمی بیند و آن از پشت پرده «وراء حجاب» است یا هم قلب و هم گوش و هم چشم متوجه آن عالم می شوند، فرشته را می بیند و سروش را می شنود و قلب او حقیقت را درمی یابد.
این هر سه مراتب بسته به توجه نفس مطهر پیغمبر به عالم غیب است هر چه نورانیت ملا اعلی بیشتر غلبه کند و آثار شخصیت و تعین بشری ضعیف تر گردد حواس و ادراکات به عالم غیب بیشتر متوجه می گردد و با همه قوی به آن عالم متصل میشود و اگر نفس نبی بسیار قوی باشد با آن که همه قوی متوجه عالم غیب است بر عالم شهادت نیز احاطه دارد.
«انهم عن ربهم یومئذ لمحجوبون»؛ (سوره مطففین/آیه 15) به راستی که آنها از پروردگار خود در آن روز پوشیده اند.
[ویکی الکتاب] معنی
حِجَابٌ: هر چیزی که چیزی غیر از خودش را بپوشاند
معنی
یَضَعْنَ: که زمین بگذارند (از"وضع" به معنی نهادن و متضاد رفع که به معنی بلند کردن و برداشتن است. "یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ " یعنی می زایند یا وضع حمل می کنند. "یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ "یعنی :حجاب و روپوش خود را کنار بگذارند)
معنی
أَعراف: قسمتهای بالای حجاب و تلهای شنی و عرف به معنی یال اسب و تاج خروس و قسمت بالای هر چیزی است .
معلوم میشود که این کلمه به هر معنا که استعمال شود ، معنای علو و بلندی در آن هست . اهل اعراف مشرف بر جمیع مردم از بهشتیان و دوزخیانند ، معلوم میشود که منظور از...
معنی
سَاقٍ: ساق -از زیر زانو تا مچ پا (در عبارت "یوم یکشف عن ساق" تعبیر برداشتن حجاب یا کشف از ساق کنایه ای است برای نشان دادن نهایت درجه شدت و سختی ، چون وقتی انسان به سختی دچار زلزله یا سیل یا گرفتاری دیگر میشود ، شلوار را بالا کشیده کمر را میبندد ، تا بهتر و...
معنی
مَحْجُوبُونَ: آنانکه در حجاب و پرده قرار گرفته اند (مراد از محجوب بودن از پروردگارشان در روز قیامت محروم بودنشان از کرامت قرب و منزلت او است ویا محجوب بودن از رحمت خداست ومعنایش این نیست که از معرفت خدا محجوبند ، چون در روز قیامت همه حجابها برطرف میشود ، یعنی همه ...
ریشه کلمه:
حجب (۸ بار)
منظور از «حجاب» از مادّه «حَجْب» در این آیه پوشش زنان نیست، بلکه حکمی اضافه بر آن است که مخصوص همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله)بوده و آن این که مردم موظف بودند به خاطر شرائط خاص همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله)هرگاه می خواهند چیزی از آنان بگیرند از پشت پرده باشد، و آنها حتی با پوشش اسلامی در برابر مردم در این گونه موارد ظاهر نشوند; البته این حکم، درباره زنان دیگر وارد نشده و در آنها تنها رعایت پوشش کافی است. شاهد این سخن آن که کلمه «حجاب» هر چند در استعمالهای روزمره به معنای پوشش زن به کار می رود، ولی در لغت چنین مفهومی را ندارد و نه در تعبیرات فقهای ما.
«حجاب» در لغت به معنای چیزی است که در میان دو شیء حائل می شود به همین جهت، پرده ای که در میان امعاء و قلب و ریه کشیده شده «حجاب حاجز» نامیده می شود.
حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنی پنهام کردن و منع از دخول است. حجاب به معنی پرده نیز است (اقرب الموارد). ، حقا که آنها آن روز از پروردگارشان در پردهاند و یا از رحمت خدا ممنوع اند. چون از زنان پیغمبر متاعی خواسنید تز پس پرده بخواهید . این همان آیه حجاب درباره زنان آن حضرت است و با تنقیح مناط شامل زنان دیگر هم میشود و این غیر از پوشیده بودن زن از نا محرم است که در سوره نور آمده بعضیها از این آیه چنین فکر کردهاند که زن مطلقا باید در پس پرده و حجاب باشد، غافل از آنکه مضمون آیه چیز دیگری است . . آیه شریفه در بیان سخن گفتن خدا با انبیاء است و آن از سه قسم خارج نیست اول وحی بدون واسطه آن ظاهراً آنست مه خدا به قلب پیغمبر القا کند، دوّم سخن گفتن از پس پرده مثل حضرت موسی که خدا کلام. صدا آفرید و موسی شنید ، سوّم آمدن ملک و آوردن وحی است مثل آمدن جبرئیل . نا گفته نماند: هر سه قسم، سخن گفتن خداست اعمّ از آنکه اطلاق کلام در این مورد حقیقت باشد یا مجاز و زیرا هر سه قسم استثناء است از «ما...یکلمه» و نیز نا گفته نماند قسم اوّل در انبیاء و غیر انبیاء است مثلا درباره مادر موسی آمده ، و نیز درباره بعضی حشرات و غیره آمده ، . باید وحی انبیاء مرتبه اعلای آن باشد که آنان یقین میکردند این القاء حتماً از جانب خداست. مشروح سخن در (و ح ی) خواهد آمد. . چون «مستوراً» صفت حجاب است لذا این حجاب غیر مرئی است: مؤمن و غیر مؤمن مثل عالم و غیر عالم با آنکه در کنار هم اند از هم بیگانهاند و فاصله زیاد دارند و به زبان هم آشنا نیستند و میانشان پرده نامرئی وجود دارد که از هم جدا شان میکند. تعجّب نادان از دانا بیش از تعجّب دانا از نادان است .
[ویکی فقه] حجاب (دیدگاه اسلام). حجاب، اصطلاحی دینی ناظر به حکم پوشش زنان در برابر دیگران، به ویژه مردان غیرمحرم، که در کنار حکم پوشش مردان در فقه مطرح شده است.
حجاب در لغت به معنای مانع، چیزی که بین دو چیز جدایی افکنَد، پوشاندن و پوشش (سِتر) است.
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه.
استعمال این کلمه، بیش تر به معنی پرده است.-در قرآن این کلمه در هشت مورد به کار رفته که بیش تر به معنای حاجز، مانع، حایل و پرده است.این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
مرتضی مطهری، مساله حجاب، ص۷۸.
پوشیده بودن زنان در ادیان و اقوام پیش از اسلام نیز وجود داشته است.
مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ج۱، ص۳۱ـ ۳۳،
تهران ۱۳۷۰ش.
...
[ویکی فقه] حجاب (قرآن). حجاب، در لغت به معنای پرده، پوشش و حایل بین دو شیء است. زن محجوب، زنی است که با پوششی، پوشیده باشد. مقصود از حجاب در اینجا پوشاندن زن بر طبق موازین
شرع در برابر نامحرم است.
استعمال این کلمه، بیش تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. بنابراین، حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن،حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بعد اول باشد، ولی بعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.