ترجمه‌های مریم سالک زمانی (٤٩٧)

بازدید
٢٨٨
تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Civilian targets were bombed in reprisal.
دیدگاه
٠

بمباران اهداف غیرنظامی به تلافی انجام شد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They didn't tell the police for fear of reprisal .
دیدگاه
٠

ترس از انتقام جویی مانع شد چیزی به پلیس بگویند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The emperor issued an edict forbidding anyone to leave the city.
دیدگاه
٠

طبق فرمان امپراطوری، هیچ کس حق نداشت از شهر خارج شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The Eucharist refers to the sacramental bread and wine.
دیدگاه
٠

منظور از اشیای متبرکه، نان و شراب مقدس است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
This is not the sacrilege some have made it out to be.
دیدگاه
٠

علیرغم اذعان و ادعای برخی افراد، این کار توهین به مقدسات محسوب نمی شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They paid a $ 5 bounty for dogs.
دیدگاه
٠

پاداش پنج دلاری بابت سگ ها پرداختند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The charity is totally dependent on the Church's bounty.
دیدگاه

بخشش های کلیسا این خیریه را سرپا نگه داشته است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
His aim is honorable and praiseworthy.
دیدگاه
٠

هدفش شریف و تحسین برانگیز است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Nutrition studies laud its low-fat content and suggest it as a healthy alternative to red meat.
دیدگاه
٠

این مادۀ غذایی جایگزینۀ سالمی برای گوشت قرمز است، چون در تحقیقات تغذیه ای، کم چربی بودن آن اثبات شد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They lauded the former president as a hero.
دیدگاه
٠

آنان رئیس جمهور سابق خود را به منزلۀ قهرمانی ستودند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Dickens was lauded for his social and moral sensitivity.
دیدگاه
٠

حساسیت دیکنز به مسائل اخلاقی و اجتماعی، تحسین و تمجید او را به دنبال داشت.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He was lauded for his courage.
دیدگاه
٠

از او به خاطر شجاعتش تمجید شد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The various validation aspects and approaches are covered in sufficient detail and clarity.
دیدگاه
٠

وجوه و رهیافت های گونه گون صحه گذاری با شفافیت تمام و جزئیات کامل گزارش شده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
This has brought a deluge of criticism.
دیدگاه
٠

پیامد این امر، سیلی از انتقادات بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
About a dozen homes were damaged in the deluge.
دیدگاه
٠

نزدیک به دوازده خانه در این سیل تخریب شد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
This little stream can become a deluge when it rains heavily.
دیدگاه
٠

بارش های سنگین باعث راه افتادن سیل از این رود کوچک می شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
We had a long tramp home.
دیدگاه
٠

مسافت زیادی را برای رسیدن به خانه طی کردیم.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He doesn't size up to my expectations.
دیدگاه
٠

در حدی نیست که بتواند انتظاراتم را برآورده سازد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Silvestre: That you size up the situation and act accordingly.
دیدگاه
٠

موقعیت را ارزیابی و به مقتضای آن اقدام کنید.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The aim is to size up the situation and deal with a number of conspicuous cases.
دیدگاه
٠

ارزیابی موقعیت و رسیدگی به مشکلات عمده، هدفی است که دنبال می شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He has the ability to size up a situation.
دیدگاه
٠

او می تواند موقعیت را ارزیابی کند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
We must size up the situation before we decide what to do.
دیدگاه
٠

پیش از هر گونه تصمیم گیری برای اقدام، باید موقعیت ارزیابی شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The AIDS epidemic is accelerating dramatically.
دیدگاه
٠

همه گیری ایدز به سرعت رو به افزایش است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Her cruelty kindled hatred in my heart.
دیدگاه
٠

سنگدلی او قلبم را سوزاند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He uses the metaphor of fire to represent hatred.
دیدگاه
٠

در آثار او، واژۀ آتش سمبل کینه و نفرت است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Study history, study history. In history lies all the secrets of statecraft.
دیدگاه
٠

اگر می خواهید با رموز کشورداری آشنا شوید، خواندن تاریخ را پیشه کنید.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He had little real experience of statecraft.
دیدگاه
٠

او فاقد تجربۀ لازم در کشورداری بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He needs an outlet for all that pent - up anger.
دیدگاه
٠

باید راهی برای بیرون ریختن این همه خشم فروخوردۀ خود بیابد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He needs an outlet for his pent - up anger.
دیدگاه
١

باید راهی برای بیرون ریختن خشم فروخوردۀ خود بیابد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I was new at the school and not yet au fait with its customs.
دیدگاه
٠

تازه وارد مدرسه شده بودم و هنوز از آداب و رسوم آن مطلع نبودم.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It's my first week here so I'm not completely au fait with the system.
دیدگاه
٠

یک هفته می شود که کارم را شروع کرده ام، از این رو، خیلی در جریان این سیستم نیستم.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I'm new here so I'm not completely au fait with the system.
دیدگاه
٠

من مبتدی هستم و خیلی در جریان این سیستم نیستم.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I'm not really au fait with the computer system yet.
دیدگاه
٠

خیلی در جریان سیستم های کامپیوتری قرار ندارم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Are you au fait with the rules of the game?
دیدگاه
٠

در جریان قواعد بازی هستید؟

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The authoritarian government was tottering.
دیدگاه
٠

حکومت خودکامه و مستبد در شرف فروپاشی بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The property market is tottering.
دیدگاه
٠

بازار املاک در شرف فروپاشی است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They truly believe they have dominion over us.
دیدگاه
٠

واقعا باورشان شده است که بر ما تفوق دارند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He constantly tried to undermine her self-confidence.
دیدگاه
١

مدام در پی تضعیف اعتماد به نفس او بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
This is a rather rough and ready technique.
دیدگاه
٠

تکنیک مذکور ساده و سرهم بندی شده، است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The accommodation is rather rough and ready, I'm afraid.
دیدگاه
٠

متاسفم که اتاق ساده و بی تجمل است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Here is a rough and ready measure-ment.
دیدگاه
٠

یک محاسبۀ سرانگشتی

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Good judgment comes from experience, and experience comes from bad judgment. Colin Powell
دیدگاه
٠

قضاوت نیکو از دل تجربه بر می آید و تجربه نیز از قضاوت نادرست حاصل می شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It's too soon to make a judgment about what the outcome will be.
دیدگاه
٠

پیامد کار را نمی توان به این زودی حدس زد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He was well-informed and shrewd, with good, calm judgment.
دیدگاه
٠

او فردی مطلع و زیرک، آرام و برخوردار از قوۀ تشخیص خوبی بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He plans to repeal a number of current policies.
دیدگاه
٠

او در صدد الغای شماری از سیاست ( رویه ) های جاری است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The union has been forced to modify its position.
دیدگاه
٠

اتحادیه مجبور بود جایگاه خود را بهتر سازد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He is a statesman of the highest caliber.
دیدگاه
٠

او سیاستمداری بلندپایه است.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Is he anything of a statesman?
دیدگاه
٠

اصلا شبیه سیاستمداران نیست.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The border dispute was used as a pretext for military intervention.
دیدگاه
٠

مناقشه سر حدود و ثغور مرزی، به مداخلۀ نظامی دامن زد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He came to see me on/under the pretext of asking my advice when he really wanted to borrow money.
دیدگاه
٠

نصیحت جویی از من را مستمسکی برای دیدنم کرده بود، اما به واقع دنبال قرض گرفتن بود.