مترادف خنیا: آواز، ترانه، نغمه، سرود، موسیقی متضاد خنیا: نوحه، مرثیه، سوگ سرود معنی انگلیسی:
song, melody, music
لغت نامه دهخدا
خنیا. [ خ ُ ] ( اِ ) سرود و ساز و نغمه باشد چه خنیاگر خواننده و سازنده و سرودگوی را گویند و به این معنی بتقدیم «یای » حطی بر «نون » هم آمده است. ( برهان قاطع ). سرود. ساز. نغمه. آهنگ. ترانه. ( ناظم الاطباء ). موسیقی. ( یادداشت بخط مؤلف ) . رامش بود اعنی سرود و بدین سبب سرودگوی را خنیاگر گویند. ( صحاح الفرس ) : ز رامش جهان بانگ خنیا گرفت.
خُنیا: نغمه. آواز. نمونه از دکتر شفیعی کدکنی:مرغی که پیشْ نغمه باغ است/در لحظه ء شکفتن وگفتن /ناگاه بر بلندترین شاخه های باغ/خنیای نای خود را آغاز می کند. ( هزاره ۲۷۸ )