ابقع

لغت نامه دهخدا

ابقع. [ اَ ق َ ] ( ع ص ، اِ )پیسه. ابرص. سیاه و سپید. کلاغ پیسه. کلاغ سیاه و سپید. زاغ پیسه. ( زمخشری ). زاغ دورنگ. || اسب پیسه را نیز گویند. ( مهذب الاسماء ). || هر مرغ که سیاه و سپید باشد. || جانور سیاه وسپید. || و ابقع از مرغان و سگان بمنزله ٔابلق باشد از خیل : غراب ابقع؛ کلاغ پیسه. ج ، بُقع.

فرهنگ فارسی

آنکه بدنش دارای لکه های سیاه وسفیدباشد، پیسه، سیاه وسفید، کلاغ سیاه وسفید، جانورسیاه وسفید
پیسه کلاغ سیاه و سپید

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَبقَع به کلاغ سیاه و سفید یا غیر آن از سایر پرندگان و حیوانات که این وصف را دارا باشند (سیاه و سفید) اطلاق می شود.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۲۳۸.
...

[ویکی اهل البیت] در لغت به ابلق یعنی هر شیء سیاه و سفید و به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شوره زار و کسی که لباس وصله دار و رنگارنگ بپوشد، گفته می شود.
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده که خروج ابقع در مصر و به دنبال دیده شدن ستاره دنباله دار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود که همه این ها در نزدیکی ظهور روی خواهد داد.

دانشنامه عمومی

ابقع یکی از سه مدعی قدرت در شام در آخر الزمان است. خروج وی هنگامی ست که حاکم شام درمی گذرد، و فرزندانش نیز کشته می شوند. در این هنگام مردم شام به زیر سه بیرق ابقع و اصهب و سفیانی گردمی آیند. در نهایت وی از سفیانی شکست می خورد.
ابقع در لغت به ابلق یعنی هر شی سیاه و سفید و به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شوره زار و کسی که لباس وصله دار و رنگارنگ بپوشد، گفته می شود. [ ۱] و احتمالا اشاره به رنگ پرچم این مدعی دارد.
پیامبر اسلام و امامان شیعه روایت شده که خروج ابقع در مصر و به دنبال دیده شدن ستاره دنباله دار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود که همه اینها در نزدیکی ظهور روی خواهد داد. [ ۱]
عکس ابقع
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس