اقلیت
/~aqalliyat/
مترادف اقلیت: کمترین ها
متضاد اقلیت: اکثریت
برابر پارسی: کمتری، بخش ِ کم تر، کمترین
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- اقلیت پارلمانی ؛ عده ای از نمایندگان که با برنامه های دولت موافق نباشند و عدّه آنان به آن اندازه نرسد که رأی ایشان بتواند دولت را ساقط کند.
- اقلیت مذهبی ؛ گروهی اندک از مردم یک کشور یا یک شهر که پیرو دین یا کیشی مخالف عامه مردم آن شهر یا کشور باشند.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) جمعیت یا گروهی که دارای نژاد، مذهب، یا آداب و رسوم خاصی باشند و نسبت به عموم مردم تعدادشان کم باشد.
مترادف ها
عدم بلوغ، کهین، اقلیت، بخش کمتر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کمیستی ( فرهنگ پهلوی )
خُردپاره = اقلیت
کَلانپاره = اکثریت
{خردپاره: خرد پاره ( بخش، part )
کلانپاره: کلان پاره}
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
کَلانپاره = اکثریت
{خردپاره: خرد پاره ( بخش، part )
کلانپاره: کلان پاره}
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
کمترین ها
متضادس میشه اکثریت٬ بیشترین ها
متضادس میشه اکثریت٬ بیشترین ها
بخش کِهتر؟
اقلیت : [ اصطلاحات مجلسی ]به گروهی که در مجلس تعداد نمایندگان کمتری را در بر بگیرد اقلیت گفته می شود.
کم بودن
کَمینه، کِهین