بیزانس

/bizAns/

معنی انگلیسی:
byzantine

لغت نامه دهخدا

بیزانس. ( اِخ ) بیزنطه. بوزنطه. نام قدیم قسطنطنیه. استانبول. بازنطیا. ( مفاتیح خوارزمی ).

بیزانس. ( اِخ ) امپراتوری روم شرقی ( از باب اطلاق جزء بکل که شهر بیزانس پایتخت آن بود ). امپراتوری که از 330 تا 395 م. در قسمت شرقی قلمرو روم بوجود آمد و تا 1461 م. پایدار ماند. تاریخ این امپراطوری بسه بخش تقسیم میشود:
1 - عهد امپراتوری رومی عمومی ( 330 / 641 م. ) که دنباله عهد قدیم است. 2 - عهد امپراطوری رومی یونانی ( 641 - 1204 م. ). در این دوره یونانی شدن و شرقی شدن امپراطوری کاملاً تحقق یافت عربها و اسلاوها در این دوره طرد و یا مطیع شدند. 3- عهد امپراطوری منقسم ( 1204 - 1461 م. ) که در طی آن لاتینیان ، بیزانسیان و ترکان با یکدیگر مشغول نزاع بودند.
پایتخت بیزانس در «یونانی بوزانتیون » شهر قدیم در محل استانبول کنونی در 667 ق.م. بدست یونانیان بنا شد، و بسبب موقعش بر تنگه بوسفور، از همان اوایل اهمیت یافت. در جنگ پلوپونزی دست بدست شد در 196 م. در دوره امپراطور سوروس رومیها آن را گرفتند. در 320 م. به امر امپراطور قسطنطین اول شهر جدیدی در این محل ساخته شد که همان قسطنطنیه است و بعدها پایتخت امپراطوری بیزانس گردید. نام قدیم آن در مآخذ اسلامی بصورت بیزنطیه ضبط شده است. قسطنطنیه در جنگهای صلیبی تاراج شد. امپراطوری بیزانس به امپراطوری لاتینی - قسطنطنیه و ممالک مستقل و نیقیه و اپیروس و غیره تجزیه شد ودر 1261م. میخائیل ، فرمانروای نیقیه ، قسطنطنیه را گرفت و امپراطوری را تجدید کرد و سرانجام در دوره قسطنطین نهم قسطنطنیه بتصرف سلطان محمد فاتح درآمد ( 1453 م. ) و امپراطوری بیزانس برافتاد و دولت عثمانی جانشین آن گردید. ( از دائرةالمعارف فارسی ). رجوع به فهرست اعلام تاریخ ایران باستان و ایران در زمان ساسانیان و یشتها ج 2 ص 15 و فرهنگ ایران باستان ص 301 و سبک شناسی ج 1 ص 142 شود.

فرهنگ فارسی

۱ - نام قدیم فسطنطنیه استانبول ۲ - ( من باب اطلاق جزئ بکل ) امپراتوری روم شرقی که شهر بیزانس پایتخت آن بود امپرتوریی که از ۳۳٠ تا ۳۹۵ م . در قسمت شرقی امپراتوری روم بوجود آمد وتا ۱۴۶۱ پایدار ماند . تاریخ این امپراتوری بسه بخش تقسیم میشود : ۱ - عهد امپراتوری رومی عمومی ( ۴۶۱ - ۳۳٠ م . ) که دنباله عهد قدیم است . ژوستینین اول ( ۵۶۵ - ۵۲۷ ) حوضه غربی بحرالروم را مجددا تصرف کرد مجموعه قوانینی منتشر نمود و ابنیه مجللی بنا کرد ( سنت صوفی ) اما اختلافات مذهبی موجب جدایی ایالات متعدد وفتح عرب گردید . ۲ - عهد امپرتوری رومی یونانی ( ۱۲٠۴ - ۶۴۱ ) درین دور یونانی شدن وشرقی شدن امپراتوری کاملا تحقق یافت . عربها واسلاوها طرد و یا مطیع شدند . بازیل دوم ( ۱٠۲۵ - ۹۷۶ ) اشرافیت را تنزیل داد بلغارستان را فتح کرد با مسلمانان جنگید و امپراوری خود را به اوج وسعت رسانید . پس از او انحطاط شروع گردید . در زمان کمننوسها ( ۱۱۸۵ - ۱٠۸۱ ) تا حدی از انحطاطا جلوگیری به عمل آمد ولی اختلافات مذهبی با امپراتوری غرب که قسمت اعظم آن مولود جنگهای صلیبی بود منجر به تصرف قسطنطنیه توسط بارونهای چهارمین جنگ صلیبی گردید . ۳ - عهد امپراتوری منقسم (۱۴۶۱ - ۱۲٠۴ ) که در طی آن لاتینیان بیزانسیان و ترکان با یکدیگر مشغول نزاع بودند هرجند میشل هشتم ملقب به پالئولوگ مجددا قسطنطنیه را از لاتینیان باز گرفت ( ۱۲۶۱ ) اینان پلوپنز و قسمتی از جزایر را حفظ کردند . اتحاد دینی که با روم بسته شد در ۱٠۵۴ ابطال گردید و دیگر چنین اتحادی به وجود نیامد و سکنه امپراتوری روم غربی نسبت به پیشرفتهای ترکان لاقید ماندند . قسنطنیه در ۱۴۵۳ پلوپونزدر ۱۴۶٠ و طرابوزان در ۱۴۶۱ سقوط کرد .
بیزنطه ٠ بوزنطه ٠ نام قدیم قسطنطنیه استانبول ٠ بازنطیا ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس