تاریخ ایران اسلامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تاریخ ایران اسلامی، به مجموعه نگارش سرگذشت اقوام ساکنین ایرانی از سالیان دور، چه به گونه ادبی، جغرافیایی، سلسله ای یا عمومی بعد از ظهور اسلام که در اوایل، به صورت زبان عربی نگاشته می شد. مربوط می شود.
«تاریخ» آئینه حقیقت نمای کرامت ها و فضائل و نیز حقارت های جوامع است. تنها چیزی که از آن جوامع باقی مانده است، آثار ایشان است که می تواند موجب عبرت آموزی و تجربه اندوزی شود. «تاریخ ایران اسلامی» مجموعه دوره ای خاص است از اقوام ایرانی، نه سرگذشت یک سلسله خاص. این دوره از ورود اعراب مسلمان به ایران آغاز گردیده است. تقریباً تا قرن چهارم هجری آثار تاریخی ایرانی و در حقیقت آثار مسلمانان ایرانی فقط به زبان عربی می باشند. از قرن چهارم به بعد تواریخ گوناگون به زبان فارسی نیز نگارش یافته است. از اوایل قرن چهارم به بعد تواریخ عمومی و دودمانی و محلی و.... به زبان فارسی پرداختند. پیش از این دوره را باید تاریخ نگاری «اسلامی ـ عربی» خواند. که گرچه تعدادی از برجسته ترین مورخان آن ایرانی بودند، ولی آثار خود را به عربی می نوشتند و تاریخ ایران را به عنوان جزئی از تاریخ اسلام و در زمره تاریخ سایر سرزمین های اسلامی مورد بررسی قرار می دادند. در این دوره حوادث متنوع و شگرفی به وقوع پیوسته است. «تاریخ نگاری ایران دستاوردهای گسترده و متنوعی دارد که هر یک به لحاظی و از برای گسترش علوم کار سازگار است.» «این تاریخ آکنده است از حوادث شگرف و انقلاب ها و تحول ها، در این دوره نهضت های بسیار پدید می آید. مذهب ها و بنیادهای تازه ای پای می گیرد.»
تنوع موضوعات در تاریخ نگاری
موضوع در تاریخ نگاری ایران بعد از اسلام بسیار متنوع و گوناگون است. «گذشته از تالیفات عربی که تقریباً در سراسر ۱۴ قرن مورد رجوع خواهد بود، رجوع به مآخذی که از جهان گردان و بازرگانان و...... باقی مانده است نیز لازم خواهد شد. گذشته از این ها در بین مآخذ از هر دستی هست. تاریخ های عمومی، تاریخ های سلاطین و سلسله ها، تاریخ های محلی، یادداشت های روزانه یا خاطرات، تذکره های رجال، سیاحت نامه، کتب جغرافیا، متون ادبی، این ها پیوسته محل حاجت و مورد رجوع هستند.» تاریخ ایران بعد از اسلام رشد قابل ملاحظه و بی سابقه ای دارد. به گونه ای که حتی ادعا شده «از دوره پیش از اسلام یک اثر تاریخی واقعی در دست نیست.»
کاربرد و فواید کتب تاریخی گوناگون
هر کدام از کتب تاریخی ایران اسلامی کاربرد و فایده خاصِ خودشان را دارند در برخی از این کتاب ها مسائل اجتماعی مورد اهمیت قرار گرفته است در برخی دیگر مسائل سیاسی جغرافیایی و یا ادبی «برتولد اشپولر» می نویسد: «ایرانیان در قرون وسطی نمونه های قانع کننده ای از استعداد تاریخ نگاری خود را به ظهور آوردند که دیگر در آگاهی تاریخی آنان هیچ تردیدی نمی توان داشت.» در برخی از این کتاب آرای نویسنده اهمیت یافته است. همانند تاریخ یعقوبی، تاریخ دینوری و یا تجارب الامم ابن مسکویه، این کتاب «به واسطه تشخیصات رسا و درست خویش ممتاز است.» برخی از این کتاب ها ساده و عامه فهم نوشته شده است و برخی دیگر غامض و پیچیده. به عنوان مثال کتاب «جامع التواریخ» از «خواجه رشیدالدین فضل الله کتابی است با سبکی ساده و روان خواجه، کتاب خود را به سبکی ساده و روان نوشت که نزدیک به زبان مردم زمانه اش بود» «متاسفانه غامض نویسی در ابتدای سده هشتم یکی از ویژگی های مؤثر تاریخ نگاری فارسی گردید. «وصاف» که در تکاملِ تاریخ، دارای نگرشِ عمیق بوده عقیده داشت که غامض نویسی یکی از ضروریات تاریخ نگاری است از این رو تالیف تاریخی خود را آکنده از عبارات متکلف و پیچیده کرد تا آنجا که خواندن آن حتی برای خود ایرانیان هم مستلزم رجوع به فرهنگ نامه است.»
نگارش تاریخ ایران به زبان عربی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس