تتابع

/tatAbo~/

لغت نامه دهخدا

تتابع. [ ت َ ب ُ ] ( ع مص ) پیاپی درافتادن. ( زوزنی ). پیاپی شدن. ( زوزنی ) ( دهار ) ( ترجمان علامه جرجانی ) ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). توالی. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). توالی و پشت هم درآمدن. ( فرهنگ نظام ): تتابعت الاخبار اذا جاء بعضها فی اثر بعض. ( اقرب الموارد ). || با یکدیگر پس روی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || متناسب و مشابه بودن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پیاپی شدن، پی درپی آمدن، ازپی هم رسیدن
( مصدر ) پیاپی شدن دما دم گشتن پی درپی شدن.یا تتابع اضافات. آنکه در نظم یا نثر چند کلمه را در حال اضافه پی درپی آورنند : بصفای دل رندان صبوحی زدگان . ( حافظ )

فرهنگ معین

(تَ بُ ) [ ع . ] (مص ل . ) پیاپی شدن .

فرهنگ عمید

پیاپی شدن، در پی هم قرار گرفتن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پیاپی انجام دادن عمل راتَتابُع میگویند که از تتابع در افعال وضو، غسل و نماز غالباً به موالات تعبیر می شود؛ لیکن تفاوت آن دو در این است که موالات، تتابع در اجزای یک عمل است ولی تتابع اعم از آن است و شامل تتابع در اعمال متعدّد و مستقل از هم نیز می شود. جایگاه فقهی عنوان یادشده عمدتاً باب صوم و کفارات است.
از شرایط صحّت دو ماه روزه کفّاره که جهت ارتکاب برخی اعمال ـ همچون افطار عمدی روزه ماه رمضان، ظهار و قتل خطا بر مکلف واجب می شود، تتابع است؛ بدین معنا که لازم است یک ماه کامل و یک روز از ماه دوم را پیاپی روزه بگیرد و هیچ روزی را بین آنها بدون عذر شرعی مانند بیماری، حیض، نفاس و سفر اضطراری افطار نکند. در اینکه تتابع در همه روزه های کفاره ـ مانند سه روز روزه در صورت عجز از انجام دادن خصال کفّاره یمین و هیجده روز روزه در صورت عجز از پرداخت کفّاره شکار شترمرغ در حال احرام ـ شرط است یا تنها در فرض یادشده (دو ماه روزه)، اختلاف می باشد. مشهور، قول اوّل است. در موارد اشتراط تتابع چنانچه به سبب عذری مانند بیماری و حیض افطار کند، تتابع به هم نمی خورد و بعد از رفع عذر، روزه را ادامه می دهد. اگر بدون عذر افطار کند باید تمام روزه ها را از ابتدا بگیرد. در اینکه در موارد وجوب تتابع، افطار عمدی و بر هم زدن تتابع، گناه به شمار می رود یا نه، اختلاف است. اکثر قائل به قول دوم اند.
موارد استثنا
در موارد زیر تتابع شرط نیست:۱. در مقدار افزون بر یک ماه و یک روز از دو ماه روزه کفّاره. ۲. کسی که نذر کرده یک ماه پیاپی روزه بگیرد در صورتی که پانزده روز آن را گرفته و سپس افطار کرده است بنابر قول مشهور بلکه ادّعای اجماع شده روزه های گذشته اش صحیح است و تنها روزه های باقی مانده بر او واجب خواهد بود. ۳. بر حاجیِ ناتوان از قربانی، واجب است بدل آن، سه روز پیاپی روزه بگیرد. در صورتی که آغاز این سه روز، روز ترویه (هشتم ذیحجّه) باشد، افطار روز سوم ـ روز عید قربان ـ خللی به تتابع وارد نمی سازد و یک روز باقی مانده را بعد از ایام تشریق روزه می گیرد.

پیشنهاد کاربران

دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ پی یکدیگر آمدن آنان. ( یادداشت مؤلف ) :
دمادم به لشکرگه آمد سپاه
تبیره زنان برگرفتند راه.
فردوسی.
من اکنون ز خلخ به اندک زمان
دمادم بیایم پس اندر دمان.
...
[مشاهده متن کامل]

فردوسی.
دو هفته برآمد به فرمان شاه
دمادم به لشکرگه آمد سپاه.
فردوسی.
وز ایران دمادم بیامد سپاه
ز راه بیابان سوی رزمگاه.
فردوسی.
بوالمظفر. . . . آمد. . . و دیگران دمادم وی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 246 ) . و مخالفان دمادم آمدند. ( تاریخ بیهقی ) .
ز بهر آنکه بنمایندمان آن جای پنهانی
دمادم شش تن آمد سوی ما پیغمبر از یزدان.
ناصرخسرو.

بپرس