تول

لغت نامه دهخدا

تول. ( اِ ) تُل. به معنی جنگ و پرخاش. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شورش و وحشت وغوغا. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). کارزارو جنگ و پرخاش و ستیزه. ( ناظم الاطباء ) :
سنان صاعقه برزد سر از دریچه شب
چو از درون سپه ، روز تول خنجر نیو.
شیخ آذری ( از فرهنگ جهانگیری ).
|| کسی را نیز گویند که دهان او کجواج باشد. ( برهان ). کسی که دهنش معوج و کجواج باشد. ( ناظم الاطباء ). || به معنی کج و خمیده نیز آمده چنانکه در لغت تاتول گذشت. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). || اطراف و پیرامون دهان را نیز گفته اند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || به معنی فروکردن نیز آمده. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
از خشک تول درد اگر کرد مقعدت
تر کن بمال بر در کون پاره ای خیوک.
پوربها ( از فرهنگ رشیدی ).
رجوع به تولیدن شود. || رم و وحشت را گویند چه تولیدن به معنی رمیدن است. ( برهان ). رم و فرار و گریز. ( ناظم الاطباء ). نفرت و تولیدن مصدر آن مرادف تور و توریدن. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). رجوع به تولیدن و توریدن شود.

تول. [ ت َ ] ( ع مص ) جادوئی کردن و علاج سحر نمودن. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

تول. ( اِخ ) شهر و مرکز یکی از ولایات در ایالت مورت اموزل فرانسه است که 12100 تن سکنه دارد. این شهر موطن گوویون سن سیر است و در گذشته یکی از سه اسقف نشین های مستقل فرانسه بود و در سال 1252 م. هانری دوم آن را اشغال کرد و در سال 1648 م. بر طبق قرارداد وستفالی به تصرف دولت فرانسه درآمد. این ولایت دارای 5 بخش و 116 قصبه و 51000 تن سکنه است. ( از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

تول. ( اِخ ) شهر و حاکم نشین ایالت کرز فرانسه است که بر کنار رود کرز واقع است و 19400 تن سکنه دارد. در این شهر کارخانه اسلحه سازی ملی و مدرسه ٔمقدماتی نظام در رشته تکنیک وجود دارد. این شهرستان 12 بخش و 119 بلوک و جمعاً 900000 تن سکنه دارد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) رم وحشت .
از حال بگردیدن

فرهنگ معین

(تُ ) (اِ. ) رم ، وحشت .

فرهنگ عمید

رم، فرار، گریز.

گویش مازنی

/tool/ گل و لای

واژه نامه بختیاریکا

خشگل؛ زیبا. مثلاً تَر و تول

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَوَلَّ: روگردان - کناره بگیر
معنی طَّوْلِ: قدرت و نعمت - نعمت فراوان
معنی أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت
معنی أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د...
معنی أَثَرِ: اثر-جای پا
معنی أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند
معنی أَثَرِی: در پی من
معنی أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین
معنی أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان
معنی أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش
معنی أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان
معنی أَثْقَلَت: آن زن سنگین شد
ریشه کلمه:
ولی (۲۳۱ بار)

دانشنامه عمومی

تول ( به انگلیسی: Tool ) یک گروه موسیقی راک از ایالت کالیفرنیا در کشور آمریکا است. این گروه در سال ۱۹۹۰ با حضور آدام جونز ( گیتار الکتریک ) ، مینارد جیمز کینن ( آواز ) ، پال د آمور ( گیتار بیس ) و دنی کَری ( درامر ) در لس آنجلس شکل گرفت و از سال ۱۹۹۵ جاستین چنسلر به عنوان نوازندهٔ گیتار بیس جای پال د آمور را گرفت.
تول تاکنون برنده سه جایزه گرمی شده چندین تور جهانی برگزار کرده است و آلبوم هایش در کشورهای مختلف در صدر چارت ها قرار گرفته اند.
تول در سال ۱۹۹۳ خود را با آلبومی در سبک هوی متال به نام «Undertow» معرفی کرد. در سال ۱۹۹۵ دومین آلبوم خودشان با نام «Ænima» را منتشر کردند و خود را به عنوان یکی از نقش های برجسته در جنبش آلترنتیو متال معرفی کردند. در سال ۲۰۰۱ آلبوم لترالس را منتشر کردند و با استفاده از مفاهیم فلسفی در اشعار این آلبوم، جلوه های ویژه در موزیک ویدئوها تجربهٔ جدیدی را رقم زدند و با انتشار آلبوم ۱۰٫۰۰۰ روز در سال ۲۰۰۶ این مسیر را ادامه دادند و توانستند تحسین منتقدان را برانگیزند و به موفقیت های بین المللی نیز دست یابند.
موسیقی تول ترکیبی از هوی متال و آلترنتیو متال با ساختارهای پراگرسیو است. ترانه های بلند و نامتعارف، اشعار پیچیده، معانی تجریدی آن ها و نوانماهای بسیار عجیب، آنها را گروهی شاخص در صنعت موسیقی ساخته است.
موسیقی تول همواره تلاش داشته است علاوه بر ساخت موسیقی پیچیده و ترکیب لایه ای ساز های متنوع، ایجاد تفکر در مخاطب کند، از آنجا که هیچ کدام از مفاهیم مورد استفاده در موسیقیشان واضح نیست. مفاهیمی مانند خود آگاهی و خودشناسی، سایه ناخودآگاه انسان ( مفهومی ساخته شده توسط کارل یونگ، روانشناس سوئیسی ) و دوری از کینه از مفاهیم مورد استفاده تول بوده است.
تول در آخرین آلبوم خود، با نام ( 2019 ) fear inoculum توجه زیادی را به خود جلب کرد. اجرای بهترین ترک پراگرسیو متال جشنواره گرمی را نیز ترک 7empest به خود اختصاص داد.
در دهه ۱۹۸۰ هریک از اعضای آتی گروه تول به لس آنجلس عزیمت کردند، آدام جونز و پال دمور قصد ورود به صنعت فیلم را داشتند درحالی که مینارد جیمز کینن بعد از مطالعه در هنرهای بصری در میشیگان، خود را با فروش حیوانات دست آموز مشغول کرده بود.
دنی کری هم به عنوان درامر در گروه های Wild Blue Yonder, Green Jellÿ و Carole King فعالیت می کرد و با Pigmy Love Circus هم در لس آنجلس مشغول بود.
عکس تولعکس تولعکس تولعکس تولعکس تول

تول (مجارستان). تول ( به مجاری: Tevel ) یک شهرداری در مجارستان است که در ناحیه بونیهاد واقع شده است. [ ۱] تول ۲۵٫۲۷ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۶۹۲ نفر جمعیت دارد.
عکس تول (مجارستان)عکس تول (مجارستان)عکس تول (مجارستان)عکس تول (مجارستان)عکس تول (مجارستان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تول (۱)(Toul)
شهر فرانسوی در ولایت مورت ـ ا ِـ موزل۱، بر ساحل رود موزل۲ و آبراه راین و مارن۳، با ۲۵هزار نفر جمعیت (۱۹۹۰). مرکز سفالگری است. کلیسای سنت اِتین۴ را بین ۹۶۵ و ۱۴۹۶م ساختند. فرانسویان در ۱۵۵۲ این شهر را از آلمانی ها گرفتند؛ سرانجام، در ۱۶۴۸ بر طبق پیمان وستفالی۵ به فرانسه واگذار شد.
Meurthe-et-MoselleRiver MoselleRhine and Marne CanalSt EtienneTreaty of Westphalia

پیشنهاد کاربران

إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ ( فرازی از مناجات شعبانیه )
خدایا کارم را چنان که سزاوار آنی بر عهده گیر.
تَوَلَّ: فعل امر، برعهده بگیر.
صرف فعل ماضی:
( هُوَ ) تَوَلَّی ( tawallaa ) ، ( هُمَا ) تَوَلَّیَا، ( هُمْ ) تَوَلَّوْا، ( هِیَ ) تَوَلَّتْ، ( هُمَا ) تَوَلَّتَا، ( هُنَّ ) تَوَلَّیْنَ، ( أَنْتَ ) تَوَلَّیْتَ، ( أَنْتُمَا ) تَوَلَّیْتُمَا، ( أَنْتُمْ ) تَوَلَّیْتُمْ، ( أَنْتِ ) تَوَلَّیْتِ، ( أَنْتُمَا ) تَوَلَّیْتُمَا، ( أَنْتُنَّ ) تَوَلَّیْتُنَّ، ( أَنَا ) تَوَلَّیْتُ، ( نَحْنُ ) تَوَلَّیْنَا
...
[مشاهده متن کامل]

صرف فعل مضارع:
( هُوَ ) یَتَوَلَّی ( yatawallaa ) ، ( هُمَا ) یَتَوَلَّیَانِ، ( هُمْ ) یَتَوَلَّوْنَ، ( هِیَ ) تَتَوَلَّی ( tatawallaa ) ، ( هُمَا ) تَتَوَلَّیَان، ( هُنَّ ) یَتَوَلَّیْنَ، ( أَنْتَ ) تَتَوَلَّی ( tatawallaa ) ، ( أَنْتُمَا ) تَتَوَلَّیَانِ، ( أَنْتُمْ ) تَتَوَلَّوْنَ، ( أَنْتِ ) تَتَوَلَّیْنَ، ( أَنْتُمَا ) تَتَوَلَّیَانِ، ( أَنْتُنَّ ) تَتَوَلَّیْنَ، ( أَنَا ) أَتَوَلَّی ( anaʾatawallaa ) ،
( نَحْنُ ) نَتَوَلَّی ( naHnunatawallaa )
صرف فعل مضارع مجزوم:
( هُوَ ) یَتَوَلَّ، ( هُمَا ) یَتَوَلَّیَا، ( هُمْ ) یَتَوَلَّوْا، ( هِیَ ) تَتَوَلَّ، ( هُمَا ) تَتَوَلَّیَا، ( هُنَّ ) یَتَوَلَّیْنَ، ( أَنْتَ ) تَتَوَلَّ، ( أَنْتُمَا ) تَتَوَلَّیَا، ( أَنْتُمْ ) تَتَوَلَّوْا، ( أَنْتِ ) تَتَوَلَّیْ، ( أَنْتُمَا ) تَتَوَلَّیَا، ( أَنْتُنَّ ) تَتَوَلَّیْنَ، ( أَنَا ) أَتَوَلَّ، ( نَحْنُ ) نَتَوَلَّ
صرف فعل امر:
( أَنْتَ ) تَوَلَّ، ( أَنْتُمَا ) تَوَلَّیَا، ( أَنْتُمْ ) تَوَلَّوْا، ( أَنْتِ ) تَوَلَّیْ، ( أَنْتُمَا ) تَوَلَّیَا، ( أَنْتُنَّ ) تَوَلَّیْنَ

منابع• https://tasrif.reverso.net/تصريف-العربية-الفعل-تَوَلَّى.html
تول: گل و لای
آب را تول کرد: آب را گل آلود کرد
در افغانستان تول یا طول به وزن کردن یک شی هم میگویند مثلا تولش بکو یک دیالوگ معمول که استفاده میشه
در عربی یعنی رو بگردان در فارسی به معنی توله مثلا می گویند آن سگ تخم و تول پدر و مادرش است یعنی توله ی آن هاست تخم آن هاست.
تول ( تُل ) : [اصطلاح نساجی]به ریز گوله شدن روی پارچه یا نخ می گویند.
تول در لری به معنی
پیشانی است.

بپرس