جهش بزرگ

دانشنامه عمومی

جهش بزرگ ( مِه جَست ) نظریه ای است که مدلی علمی از شکل گیری جهان شناخته شده ارائه می کند. این فرضیه در اصل به عنوان بخشی ازمدل چرخه ای ( یا جهان نوسانی ) مطرح شد که این مدل خود تفسیری از نظریه انفجار بزرگ است که در آن اولین رویداد کیهانی در نتیجه سقوط جهان پیشین رخ می دهد. البته نظریه جهش بزرگ می تواند در نتیجه به کار بردن تکنیک های گرانش کوانتومی حلقه در نظریه انفجار بزرگ نیز حاصل شود و در این صورت نیازی به چرخه ای بودن مدل نیست. [ ۱]
مدل های جهش بزرگ تاریخچه محکمی داشته و تا حد زیادی در زمینه های زیبایی شناسانه توسط کیهان شناسانی از جمله Willem de Sitter, Carl Friedrich von Weizsäcker George McVittie و جرج گامو ( که تأکید کرد که "از دیدگاه فیزیکی ما باید به طور کامل دوره پیش از فروپاشی را فراموش کنیم. " ) تأیید شده بودند. [ ۲] با این حال این عبارت ( جهش بزرگ ) تا سال ۱۹۸۷ در ادبیات علمی استفاده نمی شد. تا اینکه از این اصطلاح در عنوان دو مقاله ( به آلمانی ) در Stern und Weltraum توسط Wolfgang Priester و Hans - Joachim Blome استفاده شد. [ ۳] این عبارت دوباره در سال ۱۹۸۸ در کتابی که Iosif Rozental با عنوان انفجار بزرگ، جهش بزرگ از زبان روسی ( با یک عنوان متفاوت ) به زبان انگلیسی ترجمه کرد و همچنین در سال ۱۹۹۱ در مقاله ای ( به زبان انگلیسی ) توسط Priester و نیکولاس بلومه در مجله نجوم و اختر فیزیک ظاهر شد. ( این عبارت ظاهراً چند سال پس از افزایش آگاهی عمومی از مدل انفجار بزرگ در پی کشف ریزموج زمینه کیهانی توسط Penzias و ویلسون از عنوان یک رمان Elmore Leonard در سال ۱۹۶۹ سرچشمه می گیرد )
برخی از نظریه پردازان قایل به جهان نوسانی، معتقدند انفجار بزرگ صرفاً آغاز یک دوره انبساط است که به دنبال یک دوره انقباض رخ داده است. در این دیدگاه می شود گفت یک خرد شدن و فشردگی عظیم به دنبال یک انفجار بزرگ رخ می دهد، یا به زبان دیگر یک جهش بزرگ اتفاق می افتد. در نتیجه جهانی که ما در آن زندگی می کنیم می تواند در هر نقطه ای از توالی نامتناهی جهانها قرار گرفته باشد یا اینکه برعکس، جهان فعلی می تواند اولین نقطه در این توالی بی انتها باشد. اما اگر شرایط در فاز فاصله بین "پرش" ها را ( با در نظر گرفتن 'فرضیه نخستین اتم' - شرایط فرضیه مه بانگ ) بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که چنین شمارشهایی بی معنی هستند به دلیل اینکه هر وضعیت می تواند نشان دهنده یک تکینگی در زمان در هر مورد باشد ( پس ویژگی های اساسی جهانهای متوالی یکی نیست ) .
عکس جهش بزرگ

جهش بزرگ (فیلم ۱۹۶۹). جهش بزرگ یا گزاف گویی بزرگ ( به انگلیسی: The Big Bounce ) فیلمی محصول سال ۱۹۶۹ و به کارگردانی الکس مارچ است. در این فیلم بازیگرانی همچون رایان اونیل، لی تیلور - یانگ، وان هفلین، لی گرانت، جیمز دالی، رابرت وبر، فیلیس دیویس، نوآم پیتلیک و چارلز کوپر ایفای نقش کرده اند.
عکس جهش بزرگ (فیلم ۱۹۶۹)

جهش بزرگ (فیلم ۲۰۰۴). جهش بزرگ یا گزاف گویی بزرگ ( به انگلیسی: The Big Bounce ) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۴ و به کارگردانی جرج آرمیتاژ است. در این فیلم بازیگرانی همچون اوون ویلسون، مورگان فریمن، چارلی شین، سارا فاستر، گری سینایس، وینی جونز، بی بی نیوورتس، ویلی نلسون و هری دین استنتون ایفای نقش کرده اند.
عکس جهش بزرگ (فیلم ۲۰۰۴)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مدل های مختلف رشته کیهان شناسی نظری بدون شناخت ابعاد پنهانی انسان نمی توانند به کمال حقیقی برسند.
به عنوان مثال راز و معنای ژرف نهفته در پشت پرده ظاهر دو سمبل باستانی یکی چلیپا و دیگری سواستیکا در سرزمین های ایران و هندوستان که روی گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان نقش بسته اند علاوه بر اشاره داشتن به محدود بودن آسمان یعنی مرز و محیط داشتن جهان این حقیقت ژرف می باشد که هر فرد انسانی چه زن و چه مرد حداقل دارای دو جنبه یا دو بُعد یا دو نفس مجرد انسانی می باشد یعنی بطور همزمان و در عین واحد هم مرد و هم زن ؛ یکی اصلی و عینی و آشکار و پدیدار شده ( به زبان فلسفی : فنومنی ) و دیگری فرعی و غیبی و غیر آشکار و پدیدار نشده ( نوومنی ) .
...
[مشاهده متن کامل]

یک نفس مجرد مذکر یا مردانه و یک نفس مجرد زنانه ؛ یکی اصلی و دیگری فرعی. در همین رابطه لازم به اشاره می دانم که در قرآن زوجیت نفس رد شده و انسان از یک نفس واحد منهای زوجها آفریده شده است.
در آفرینش اولیه یا بنیادین و یا آغازین همین واقعیت و طبیعت و کیهان فعلی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین، این دو جنبه یا دو بُعد یا دو نفس ( یکی مردانه و دیگری زنانه ) انسانی هردو بطور همزمان و اصلی و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی در دو کالبد جدا گانه و در کنار هم و در سرای آسمانی خاص و ویژه خویش و هرکدام در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند و در قدم اول با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش غیر همجنس ( هترو ) . آن دو انسان خودی به یک سهم مساوی و برابر با همدیگر از حق زندگی دنیوی برخوردار اند، اما در طول سلسله بسیار طویل نظم ها و حیات های دنیوی بطور همزمان و هردو بطور اصلی نمی توانند از مادر متولد شوند و عشق خودی و زندگی دینوی خود را در کنار هم تجربه و سپری نمایند بلکه پشت سر هم و در طول همدیگر و هرکدام در دنیا یا کیهان یا جهان خاص و ویژه خویش و از خمیر مایه ساختاری همین دنیا و کیهان و جهان و نه از خمیر مایه دیگری. و آنهم هرکدام نه فقط یکبار از مادر متولد شوند و عشق به غیر و زوجیت با غیر و تولید مثل از طریق آمیزش جنسی با غیر و زندگی دنیوی خود را تجربه و سپری نمایند و هرکدام بعد از مرگ دوباره به حالت بهشت برین باز گردند بلکه بطور فراوان با درجات مختلف تکاملی بین دو حد یکی نهایت نقصان و امکان اخس ( اولین زندگی دنیوی بعد از وقوع اولین مه بانگ و پیدایش و ظهور و به کثرت رسیدن همین دنیا در اولین یا پایین ترین مرتبه و درجه تکاملی ) و دیگری نهایت کمال و اشرف دنیوی ( آخرین زندگی دنیوی و پیدایش و ظهور و به کثرت رسیدن همین دنیا در آخرین مرتبه و درجه تکاملی دنیوی قبل از وقوع آخرین مه بانگ و بازگشت به نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین ) .
این دنیا یا عالم و هرکدام از شش دنیا یا شش عالم دیگر هرکدام بهمراه آسمان و زمین خاص و ویژه خویش که بصورت شش امکان کلی بالقوه در بطن و باطن و در خمیرمایه ساختاری همین دنیا موجود می باشند و از طریق حواس پنجگانه غیر قابل دریافت و فهم و درک اند ، هرکدام در نوع و به ترتیب و نوبه خاص و ویژه خویش در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس مفاد و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه آن، بر اساس فاکتور 8n به ظهور و پیدایش و کثرت می رسند و زندگی های کلی و جزئی خودرا سپری می نمایند . n عبارت است از اعداد صحیح و طبیعی از 1 تا یک حد معین که در حال حاضر فقط خداوند متعال به مقدار آن علم و آگاهی دارد، اما انسان علمی ( نه دینی ) هم در آینده آنرا کشف و بیان خواهد نمود. از این هفت عالم همیشه دو نیم زوج های خودی اشاره شده در بالا در دو عالم متوالی پشت سر هم از مادر متولد می شوند و زندگی های دنیوی خودرا تجربه و سپری می نمایند و در پنج عالم دیگر چه انسان های به ظهور و پیدایش خواهند رسید ؟
پاسخ حقیقی این سوال در پشت پرده ظاهر لفظی دو عبارت چند واژه ای مندرج در اوستا نهفته است ؛ یکی خویدوده به معنای خود تو ده تائی و دیگری آژی ده اکه به معنای زندگی های دهگانه معین آغازین . یعنی زندگی اعضای ده نفره خانواده های خودی افراد انسانی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن در حالت بهشت برین.
یکی از مسائل حل نشده تئوری علمی مه بانگ زمان صفر می باشد ( Zeitpunkt Null با تلفظ تزایت نول به زبان آلمانی ) و دیگری اینکه از احتمالات سه گانه سرنوشت آینده جهان ( یکی انبساط دائم و دیگری انبساط تا یک حد معین و رسیدن به حالت پایدار و دیگری انقباض مجدد و وقوع مه بانگ بعدی ) که هرکدام یک سوم یعنی ۳۳، ۳۳ درصد حقیقت تخمینی دارند، کدام یک می تواند ۱۰۰ در صد حقیقت داشته باشد و بتواند دو رغیب سرسخت احتمالی دیگر خود را از میدان مسابقه دوندگی رقابتی خارج نماید یا آنها را از نفس بیندازد و گوی سبقت را به تنهایی به هدف برساند یعنی ارائه آن در مقابل چشمان سر داوران مسابقه به پیشگاه والای عام مشاهده گران بازی ؟
لحظه جاودانه حال یعنی نوسانگر دو قطبی آفریده شده از نیم زوج های بنیادی همزاد و هم بازی و هم ارز یعنی زمان و بیزمانی مطلق روی یک خط مستقیم از سمت چپ به راست و یا از راست به چپ حرکت نمی کند بلکه روی محیط یک دایره نامرئی و همیشه پس از یک دور کامل حرکت دایره وار خودرا از نو آغاز می کند و لذا آغاز و پایان یک دور کامل آن یکی ست و طول آن نقطه آغاز و پایان و طول کلیه نقاط زمانی - بیزمانی فراوان روی محیط دایره همیشه برابر خواهند بود با طول لحظه جاودانه حال یعنی طول زمان پلانک به اندازه ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه. مدت زمان طی محیط این دایره ها توسط لحظه حال همیشه برابر با طول عمر کلی کیهان یا دهر کیهانی یعنی فاصله زمانی بین دو وحدت دمایی محتوای کیهان یا جهان در مرکز و وقوع دو مه بانگ متوالی.
از اینکه جهان تنها دارای محتوای قابل انبساط و انقباض بلکه دارای ظرف نگهدارنده محتوا ( مکان و بیمکانی مطلق رویهمدیگر یعنی فضای پیوسته هندسی سه بعدی ) هم می باشد، لذا دو حالت احتمالی دیگر یکی انبساط دائم و دیگری رسیدن به حالت پایدار ، خود بخود منتفی اند و کان لم یکن تلقی می شوند.

بپرس