حرم اباد

لغت نامه دهخدا

( حرم آباد ) حرم آباد. [ ح َ رَ ] ( اِ مرکب ) آنجا که امنیت و آسایش برقرار است. و کنایت از خانه کعبه است :
خرم دلی که در حرم آباد امن عیش
حق را به خوان لطف و کرم میهمان شود.
سعدی.
رجوع به آبادشود.

حرم آباد. [ ح َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر، در پنج هزارگزی باختر شهر ملایر در کنار راه جنوبی ملایر به بروجرد. جلگه و معتدل است. 1056 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه حرم آباد و محصولات آن غلات و صیفی و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

( حرم آباد ) ده از دهستان سامن شهرستان ملایر

پیشنهاد کاربران

بپرس