رزجرد

لغت نامه دهخدا

رزجرد. [ رَ ج ِ ] ( اِخ ) نام یکی از دیه های ساوه. رجوع به ترجمه تاریخ قم ص 116 و 140 شود.

رزجرد. [ رَ ج ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین. سکنه آن 993 تن. آب آنجا از چشمه. محصولات عمده آن غلات و بنشن و پنبه و انگور و بادام. از آثار قدیم آنجا محل معروف به هفت چشمه در این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دانشنامه عمومی

رَزجـِرد یکی از روستاهای بخش مرکزی شهر قزوین در استان قزوین است. مردم رزجرد تات زبان هستند[ ۱] [ ۲] و این روستا در زبان محلی ززی یَرد ( Zeziyard ) نامیده می شود.
این روستا در ابتدای سال هشتاد و پنج با جمعیتی حدود ۱۸۹۰ نفر در قالب ۴۸۴ خانوار یکی از پرجمعیت ترین روستاهای استان قزوین به شمار می رود[ ۳] .
این روستا در فاصله ۲۱ کیلومتری شمال شرقی شهر قزوین و در مسیر جاده الموت واقع شده است و به دلیل داشتن آب و هوای مناسب، باغچه سراهای تفریحی و کوهستانی بودن؛ پذیرای اهالی قزوین به ویژه در تعطیلات است. گردشگران و بازدیدکنندگان قلعه الموت و دریاچه اوان نیز از این روستا می گذرند.
• قلعه سنگرود: این قلعه در زبان محلی به «قاله سنگه رو» ( Ghala Sanga Rou ) معروف است.
• قلعه: دیوارهای قدیمی این قلعه که از خشت و ساروج درست شده اند هنوز پابرجا هستند و احتمالاً یکی از برج های دیده بانی فرقه اسماعیلیه ( حسن صباح ) می باشد.
• امامزاده محمد از نوادگان امام حسن مجتبی
• امامزاده ابراهیم
• محله درده ( Dardeh )
• محله پسک ( Passak )
• محله دشته خرمن
• محله سنگه لاق ( SangaLagh ) ( سنگلاخ )
• محله جیده ( Jideh )
• محله عسلگاه
• محله در مسجد
• محله پس باغ
• محله لو جو
• محله آخورگاه
عکس رزجردعکس رزجرد
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس