زیرساخت های معرفت بشری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وجدانیات که معمولا قسمی از محسوسات یا مشاهدات به شمار آمده اند، در معرفت شناسی نقشی اساسی دارند.
در باب محسوسات و وجدانیات، مباحث بسیاری می توان طرح کرد. این نوشتار صرفاً به تعریف محسوسات و وجدانیات و جایگاه وجدانیات در برابر محسوسات می پردازد. در تاریخ منطق و فلسفه، برای محسوسات و وجدانیات تعریف رایجی می توان یافت. این تعریف، به رغم شهرت آن، با مشکلات بسیاری روبه روست. محقق طوسی تعریف دیگری ارائه کرده است. تعریف وی نیز مدافعانی دارد، و شماری از متفکران آن را از وی اقتباس کرده اند. باید اذعان داشت که این تعریف پاره ای از مشکلات را مرتفع می سازد، اما خود نیازمند اصلاح است.به نظر می رسد منشا لزوم تجدید نظر در هر دو تعریف این است که علم انسان به احوال، قوا، و انفعالات نفسانی خود، همچون علم او به ذات و افعالش، حضوری است. از این روی، از منظر ما گزاره های وجدانی یا وجدانیات صرفاً گزاره هایی اند که از علوم حضوری حکایت می کنند. اما محسوسات گزاره هایی هستند که عقل از راه حواسی ظاهری یا باطنی، نظیر حس مشترک، واهمه و متصرفه، بر مفاد آنها صحه می گذارد. بر این اساس، از آنجا که میان محسوسات و وجدانیات تمایزی اساسی وجود دارد، وجدانیات را باید از محسوسات جدا ساخت و قسیم آنها قرار داد. وجدانیات گزاره هایی واقعاً بدیهی بوده، و فراتر از محسوسات اند، و بلکه معتبرترین معرفت های حصولی به شمار می آیند.
طرح بحث
یکی از مهم ترین زیرساخت ها و پایه های معرفت بشری، محسوسات یا مشاهدات اند که معمولاً وجدانیات را زیرمجموعه آنها قرار می دهند. متفکران مسلمان، عمدتاً در آثار منطقی خود، محسوسات یا مشاهدات را گزاره هایی بدیهی، بی نیاز از استدلال و یقینی دانسته اند. از منظر آنان، این گونه گزاره ها اعتباری همچون فطریات و اولیات دارند و مفید یقین و معرفت یقینی اند. در باب مشاهدات یا محسوسات مباحث بسیاری می توان طرح کرد که برخی از مهم ترین آنها از این قرارند:۱. تعریف محسوسات یا مشاهدات؛۲. جایگاه وجدانیات در برابر محسوسات؛۳. بدیهی یا نظری بودن محسوسات؛۴. یقینی بودن و یقین آوری محسوسات؛۵. مبدا برهان و استدلال قرار گرفتن محسوسات؛۶. معیار صدق محسوسات.در این نوشتار می کوشیم تا مسئله اول، یعنی تعریف محسوسات یا مشاهدات، و نیز مسئله دوم، یعنی جایگاه وجدانیات در قبال آنها را بررسی کنیم؛ زیرا معمولاً به این دو مسئله کمتر توجه شده است؛ حال آنکه بررسی آنها، به دلیل نقش مهم وجدانیات و محسوسات در معرفت شناسی، تلاش ویژه و مستقلی می طلبد. اکنون به بررسی و تحقیق درباره این مسائل می پردازیم. ابتدا از اولین مسسئله، یعنی تعریف محسوسات یا مشاهدات، آغاز می کنیم.
تعریف محسوسات یا مشاهدات
محسوسات گزاره هایی هستند که عقل به کمک حس درباره مفاد آنها داوری می کند. از آنجا که حواس بر دو گونه ظاهری و باطنی تقسیم می شوند، گزاره های محسوس نیز بر دو قسم اند: محسوسات ظاهری و محسوسات باطنی. اگر مفاد گزاره های محسوس، محصول حسی ظاهری باشد، نظیر گزاره «این آب سرد است»، «این آتش می سوزاند» و «این میوه شیرین است»، (لازم است به خاطر آوریم که گزاره هایی نظیر گزاره های فوق از محسوسات به شمار می آیند.؛ اما گزاره هایی نظیر «آب سرد است» و «آتش می سوزاند» و «فلز بر اثر حرارت منبسط می شود» و «گزاره های تجربی» یا «تجربیات» نامیده می شوند. از این روی، کسانی که گزاره های دسته دوم را از محسوسات به شمار آورده اند، یا مسامحه کرده اند، یا در نسخه برداری اشتباهی صورت گرفته است) گزاره ها «حسیات» یا «محسوسات ظاهری» خوانده می شوند. اما اگر مفاد آنها از راه حواس باطنی معلوم گردد مانند «می ترسم» و «درد می کشم» و «شادمان هستم»، وجدانیات نامیده می شوند. محقق طوسی (۵۹۷ـ ۶۷۲ هـ. ق) محسوسات را چنین توضیح داده است: المحسوسات اما الظاهره کالعلم بان الشمس مضیئه او الباطنه کالعلم بانّ لنا فکره.
← نظر علامه حلی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس