شیخ کاظم شیرازی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] شیخ محمدکاظم شیرازی (۱۲۹۲ قمری، شیراز - ۱۳۶۷ قمری، نجف) فرزند حیدر از مراجع تقلید شیعیان بود.
محمدکاظم شیرازی در سال 1292 هـ.ق در شهر شیراز دیده به جهان گشود. کودکی را، ـ تا حدود هشت سالگی ـ در دامن پرمهر و عطوفت پدرش، در شیراز گذراند.
پس از هشت سالگی شیخ کاظم به اتفاق پدرش برای زیارت عتبات عالیات، به عراق مشرف شد و در حدود دو سال یعنی تا سال (1302 هـ.ق) در کربلا، در جوار مرقد مقدس حضرت ابی عبدالله بسر برد. محمدکاظم در این مقطع از زندگی خود، ابتدا به فراگیری قرائت قرآن پرداخت و سپس نوشتن و خواندن برخی از کتاب های فارسی را که در آن عصر، آموزش آن برای کودکان و نوجوانان معمول بود، آموخت.
محمدکاظم در اواخر سال (1302 هـ.ق) با همراهی پدرش، راهی زادگاه خود، شیراز شد. در این شهر بود که وی، عملاً شروع به تحصیل و یادگیری مقدمات علوم اسلامی نمود، و فراگیری پاره ای از کتاب های سطح را پشت سر گذاشت. این جوان خودش فکر، با استعداد و پرتلاش، که جدیت و پشت کار از خصلت های ذاتی او بود، کتاب های مطول و معالم الاصول را نزد دانشمند و استاد مشهور حوزه علمیه شیراز، سید محمدعلی کازرونی که در تدریس این کتاب ها، تخصص ویژه داشت، به پایان برد.
حوزه علمیه شیراز همواره از عزت ویژه ای برخوردار بوده است. با دقت در مدرسه هایی چون منصوریه و حکیم شیراز که چندین قرن از تأسیس آن ها می گذرد، می توان به رونق علم و دانش در این شهر پی برد. ترجمه نگاران در مورد این که آیا شخصیت مورد نظر این نوشتار، در این مقطع از تحصیلات خود در شیراز، فقط نزدیک استاد (سید محمدعلی کازرونی) تحصیل نموده یا این که استادان دیگری هم داشته، سکوت نموده اند. نیز چگونگی شخصیت سید محمدعلی کازرونی، در هاله ای از ابهام قرار دارد.
محمدکاظم در سال (1308 هـ.ق) در شانزدهمین بهار زندگی خویش، به سوی حوزه علمیه کربلا حرکت نمود. و در آن جا کتاب هایی مانند: «شرح لمعه»، «قوانین» و «ریاض المسائل» را نزد، استادان این شهر فراگرفت؛ اما در منابع ترجمه این عالم بزرگوار، نامی از استادانش آورده نشده است.
محمدکاظم شیرازی به عنوان یک طلبه جوان و درس خوان، در این مسیر مقدس، جز به درس و تلاش نمی اندیشید. برخی از بزرگان که او را از نزدیک دیده اند، می گویند: او آن چنان غرق در درس و تحقیق و اندیشیدن بود، که هیچ مانعی او را از این کار بازنمی داشت. هیچ کس او را تشویق نمی کرد؛ اما انگیزه او، عشق سرشار او، برای باسواد شدن و فقیه شدن در دین بود و این بزرگوار در همین برهه از عمر خویش بود که با تمام وجود احساس کرد، در راه و روش طلبگی، باید دانش را همگام با کردار و عمل، فراگیرد و همان گونه که در راه کسب علم می کوشد، باید در راه سازندگی و تهذیب نفس نیز، کوشش بیشتری مبذول نماید.
در اوائل سده چهارده هجری قمری حوزه سامرا که از رونق و جنب و جوش شگفت انگیزی برخوردار بود، حوزه درس های دینی بسیار باشکوهی بود که سبب آن، وجود مرجع بزرگی شیعی، آیت الله سید محمدحسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ بوده است. میرزا، از نجف به سامرا هجرت کرد و حوزه درس عظیمی تشکیل داد و برجسته ترین دانشوران روزگار، در زمینه های فقه، اصول، عرفان و حکمت به گرد این وجود بابرکت و تابناک جمع شدند.

پیشنهاد کاربران

بپرس