عای

لغت نامه دهخدا

عای. ( اِخ ) ( در عبری بمعنی کومه خرابی ) یکی از شهرهای کنعانیان که یوشعآن را مفتوح گردانید ابراهیم نیز چادر خود را در میانه عای و بیت ایل بر پا نمود و مسافت میانه این دو شهر بقدری بود که امکان داشت کمینگاهی به طرف غربی عای فراهم کرده که مردان و اهالی بیت ایلش نتوانند دید. عای در مشرق بیت ایل و به مسافت نه میل به شمال اورشلیم واقع و محل موضعش فعلاً به خرابه حیان معروف است و عای 38 مرتبه در کتاب مقدس وارد گشته است.

عای. ( اِخ ) یکی از شهرهای عمونیان که در نزدیکی حشبان واقع بود. کتاب ارمیا 49:3. ( قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

یا عائب دارای عیب یا شیر خفته و دفزک .

دانشنامه عمومی

عای ( به عبری: הע ) روستایی سلطنتی در کنعان بود. براساس کتاب یوشع و کتب دیگر عهد عتیق، این روستا در شرق روستای بیت ئیل و در شمال محدوده قبیلهٔ بنیامین بود. این روستا تختگاه شاه بود. عای پس از یک حمله ناموفق، به دست بنی اسرائیل و به فرماندهی یوشع تسخیر و نابود شد. [ ۱] [ ۲]
لشکر اسرائیل پس از این که افراد دشمن را در خارج شهر کشتند، به عای وارد شدند تا بقیه اهالی شهر را نیز از دم شمشیر بگذرانند. در آن روز، تمام جمعیت شهر که تعدادشان بالغ بر دوازده هزار نفر بود، هلاک شدند، زیرا یوشع نیزه خود را بسوی عای دراز نموده بود، به همان حالت نگاه داشت تا موقعی که همه مردم آن شهر کشته شدند. فقط اموال و چهارپایان شهر باقی ماندند که قوم اسرائیل آنها را برای خود به غنیمت گرفتند. یوشع شهر عای را سوزانیده، به صورت خرابه ای درآورد که تا به امروز به همان حال باقیست” ( کتاب مقدس، یوشع، ۸، آیات ۲۸–۲۴ ) [ ۳]
عکس عای
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس