غزوه سویق

لغت نامه دهخدا

غزوه سویق. [ غ َزْ وَ ی ِ س َ ] ( اِخ ) رجوع به سویق شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] غزوات یعنی سفرهای جنگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) که شخصا در آن شرکت داشت بیست و شش غزوه بود. البته بعضی هم گفته اند بیست و هفت غزوه بوده است.
گروه اول رفتن پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را به خیبر و وادی القری یک غزوه گرفته اند و آنها بیست و هفت غزوه به حساب آورده اند. جنگ خیبر را یکی و رفتن به وادی القری را یک غزوه جداگانه محسوب کرده اند.اولین غزوه حضرت (صلی الله علیه و آله وسلّم) از مدینه تا ودان بود که به نام غزوه ابواء معروف است. آخرین غزوه ایشان هم غزوه تبوک نام دارد. غزوه سویق هفتمین غزوه از غزوات پیامبر است. غزواتی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) خودشان در آنها شمشیر زدند طبق گفتۀ ابن اسحاق، نه غزوه، بنا به قول واقدی یازده غزوه بوده است. از بهترین غزوات حضرت رسول هم غزوه بدر کبری یعنی بدر دوم بود که ضمن آن بزرگان و سران قریش کشته شدند و بعضی هم اسیر گردیدند.

[ویکی شیعه] غزوه سَویق از جمله غزوات پیامبر(ص) در سال دوم هجری. در این غزوه مشرکان مکه برای انتقام از کشتگان جنگ بدر به اطراف مدینه حمله‎ور شدند و پس از کشتن دو مسلمان و سوزاندن نخلستان گریختند. آنان برای فرار سریع تر از دست مسلمانان که در تعقیب آنان بودند، بار و بنه خود که در آن خوردنیِ سویق بود، بر زمین ریختند. این غزوه بدون درگیری پایان یافت.
شکست مشرکان در جنگ بدر و کشته شدن تعدادی از اشراف مکه، آنان را در اندیشه انتقام از پیامبر(ص) و مسلمانان انداخت. ابوسفیان که فرزند و برخی نزدیکان خود را از دست داده بود، سوگند خورد تا از مسلمانان انتقام نگیرد، همبستر زنان نشود و موی خود را روغن نزند. در ماه ذی الحجه سال دوم هجری ابوسفیان به همراه تنی چند از مشرکان به قصد حمله به مسلمانان از مکه خارج شد. در برخی نقل ها تعداد مشرکان دویست نفر و در بعضی چهل سوارکار ذکر شده است.
مشرکان مکه پس از عبور از منطقه نجدیه به نزدیکی چاهی در کنار کوهی به نام تیت رسیدند. ابوسفیان به انگیزه اطلاع از وضعیت مسلمانان، نزد قبیله بنی نضیر رفت. به این منظور در ابتدا به خانه حُیی بْن أَخْطَب رفت. اما وی به دلیل ترس، در را به روی ابوسفیان باز نکرد. وی سپس به سراغ سَلَّام بْن مِشْکم رییس و خزانه دار یهودیان بنی‎نضیر رفت. سلّام از ابوسفیان پذیرایی کرد و اطلاعاتی دربارۀ اوضاع پیامبر و مسلمانان به وی داد. هنگام سحر ابوسفیان با همراهان خود به نخلستان اطراف مدینه هجوم برد. مشرکان پس از سوزندان یک نخل و دو خانه در منطقه عُرَیض به دو مرد از انصار حمله کردند و آن دو را کشتند. ابوسفیان با این انتقام به سوگند خود عمل کرد و با مشرکان به سوی مکه گریخت.

[ویکی اهل البیت] جنگ بدر بیشتر قریش را داغ دار و مصیبت زده کرده بود، و از آن جمله ابوسفیان بود که یک پسر از دست داده بود و یک پسر او نیز به اسارت رفته بود و چند تن دیگر نیز از نزدیکان و فامیلش به قتل رسیده و یا اسیر شده بودند و با توجه به این که خود را از رؤسای قریش می دانست تحمل شکست از مسلمانان نیز برای او بسیار دشوار بود. از این رو پس از جنگ بدر قسم خورد تا انتقام خود را از پیامبر اسلام نگیرد با زنان هم بستر نشود و بدنش را شستشو ندهد. او سرود:
                      
بر یثرب و گروه های آن بتازید که آن چه گرد آورده اند، تاراج شما باشد؛ اگر جنگ بدر به سود آنان پایان گرفت، جنگ های پس از آن مایه سربلندی شما خواهد بود سوگند خوردم که با زنان آمیزش نکنم و سر و تن خویش نشویم تا قبیله های اوس و خزرج را نابود کنید. زیرا آتش در دل زبانه می کشد.
و به همین منظور در ماه ذی الحجه سال دوم هجرت - یعنی دو ماه پس از جنگ بدر - به قصد انتقام از پیغمبر اسلام با دویست تن از جنگ جویان قریش به سوی مدینه حرکت کرد و تا جایی به نام «ثیب » نزدیکی های شهر مدینه پیش آمد و در آن جا همراهان خود را گذارده و چون شب شد خودش به تنهایی به سوی قلعه های یهود بنی النضیر رفت و بر در خانه حیی بن اخطب یکی از سران یهود آمد ولی حیی بن اخطب وقتی دانست ابوسفیان دشمن سرسخت مسلمانان و پیغمبر اسلام است ترسید در را به روی او باز کند.
ابوسفیان ناچار شد در خانه سلام بن مشکم - یکی دیگر از سران یهود مزبور - برود و او در را به رویش باز کرده و از وی پذیرایی به عمل آورد و اطلاعاتی نیز از وضع مسلمانان در اختیار او گذارد.
ابوسفیان پس از این ملاقات همان نیمه شب از نزد سلام بن مشکم خارج شده پیش همراهان آمده و عده ای از آن ها را مامور کرد تا به نخلستان های اطراف مدینه یورش برند، آن ها نیز خود را به نخلستان «عریض » رسانده قسمتی از آن را آتش زده و دو تن از انصار را نیز در آن جا دیدار کرده آن دو را نیز کشتند و به پایگاه خود بازگشتند. ابوسفیان بیش از آن درنگ را جایز ندانسته همان ساعت دستور حرکت به سوی مکه را صادر کرد و با عجله به جانب مکه بازگشتند.
روز بعد که رسول خدا صلی الله علیه و آله از جریان مطلع شد ابولبابه را در مدینه به جای خود منصوب داشته و با 200 نفر از مهاجر و انصار به منظور تعقیب ابوسفیان از شهر خارج شد و تا جایی به نام «قرقرة الکدر» - چهارده منزلی مدینه - پیش رفت و چون به ابوسفیان دسترسی نیافت پس از پنج روز به مدینه بازگشت.
ابوسفیان و همراهانش از ترس مسلمانان به سرعت راه می پیمودند و برای این که سبک بار شوند و بهتر بتوانند راه بپیمایند، توشه و آذوقه راه خود را که عبارت از «سویق » یعنی آرد - بود و در کیسه هایی همراه خود آورده بودند روی زمین می ریختند و می رفتند که تعداد زیادی از آن ها نصیب مسلمانان گردید و به همین مناسبت آن غزوه را «سویق » نام نهادند.

پیشنهاد کاربران

بپرس