قزل قیه

لغت نامه دهخدا

قزل قیه. [ ق ِ زِ ق َ ی َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان هیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 26 هزارگزی جنوب خاوری اردبیل و 6 هزارگزی شوسه اردبیل به هیر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 390 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قزل قیه. [ ق ِ زِ ق َ ی َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه واقع در 20 هزارگزی شمال خاوری شاهین دژ و 20 هزارگزی شمال خاوری راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل سالم است.سکنه آن 370 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، کرچک ، بادام ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. سه محل به فاصله 1500 گز به نام قزل قیه بالا و پائین و وسطمشهور است. سکنه قزل قیه وسط 115 تن و قزل قیه پایین 112 تن میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قزل قیه. [ ق ِ زِ ق َ ی َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان رازلیق بخش مرکزی شهرستان سراب واقع در 9 هزارگزی شمال سراب و 9 هزارگزی شوسه سراب به اردبیل. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنه آن 255 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ،حبوبات ، محصول دامی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قزل قیه. [ ق ِ زِ ق َ ی َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری گرمی و 6 هزارگزی شوسه گرمی به اردبیل. موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر است. سکنه آن 60 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در ۳٠ هزار گزی جنوب باختری گرمی و ۶ هزار گزی شوسه گرمی اردبیل و موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر است .

دانشنامه عمومی

قزل قیه (چاراویماق). قزل قیه یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان چاراویماق مرکزی بخش مرکزی شهرستان چاراویماق واقع شده است. این روستا ۱۰۶ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
عکس قزل قیه (چاراویماق)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

قزل در ترکی یعنی طلا و قیه به معنی آبادی معدن زادگاه و روی هم رفته یعنی زادگاه طلا
قیه به معنی صخره وسنگ هستش و قزل به معنی طلا
قزل به معنی طلا و قیه به معنی سخره است وقزل قیه یعنی سخره طلایی
معنی قزلقیه یعنی زمینی با سنگهای سرخ

بپرس