مقام خلیفه اللهی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مقام خلیفة اللهی. اسماء الهی نیازمند استقامت در مسیر بندگی است و همه انسان ها استقامت در مسیر بندگی ندارند، در نتیجه مقام خلافت الهی در همه انسان ها تحقق و فعلیت ندارد. البته از آنجا که علم، دارای مراتب و درجات است، خلافت هم دارای درجات است و هر کس به هر اندازه که مظهر اسمای الهی باشد به همان اندازه سهمی از خلافت الهی دارد. مقامی بالاتر از خلافت الهی قابل تصور نیست.
بر اساس آیات و روایات کامل ترین مصداق خلیفة الله، چهارده معصوم (علیه السّلام) هستند. بعد از رتبه چهارده معصوم و انبیا و مرسلین، برخی از انسانهای وارسته و متدین و دارای علم و عمل صالح نیز به اندازه علم و یافت اسمای الهی، در مرتبه مادون انبیا و با واسطه آنان، مصداق خلیفة الله اند.اما در باره این مطلب که آیا از مقام خلیفة الله مقامی بالاتر وجود دارد یا خیر باید گفت: با تحلیل واژه خلیفة الله می توان گفت مقامی بالاتر از خلافت الهی قابل تصور نیست چون خلیفه به معنای جانشین است واژه مقدس الله اسمی است که اشاره به تمام صفات خداوند دارد و به تعبیر فنی مستجمع جمیع صفات است نتیجه این که خلیفة الله به معنای جانشنی در تمام صفات کمال است پس مقامی بالاتر از آن قابل تصوّر نیست.

[ویکی فقه] اسماء الهی نیازمند استقامت در مسیر بندگی است و همه انسان ها استقامت در مسیر بندگی ندارند، در نتیجه مقام خلافت الهی در همه انسان ها تحقق و فعلیت ندارد. البته از آنجا که علم، دارای مراتب و درجات است، خلافت هم دارای درجات است و هر کس به هر اندازه که مظهر اسمای الهی باشد به همان اندازه سهمی از خلافت الهی دارد. مقامی بالاتر از خلافت الهی قابل تصور نیست.
بر اساس آیات و روایات کامل ترین مصداق خلیفة الله، چهارده معصوم (علیه السّلام) هستند. بعد از رتبه چهارده معصوم و انبیا و مرسلین، برخی از انسانهای وارسته و متدین و دارای علم و عمل صالح نیز به اندازه علم و یافت اسمای الهی، در مرتبه مادون انبیا و با واسطه آنان، مصداق خلیفة الله اند.اما در باره این مطلب که آیا از مقام خلیفة الله مقامی بالاتر وجود دارد یا خیر باید گفت: با تحلیل واژه خلیفة الله می توان گفت مقامی بالاتر از خلافت الهی قابل تصور نیست چون خلیفه به معنای جانشین است واژه مقدس الله اسمی است که اشاره به تمام صفات خداوند دارد و به تعبیر فنی مستجمع جمیع صفات است نتیجه این که خلیفة الله به معنای جانشنی در تمام صفات کمال است پس مقامی بالاتر از آن قابل تصوّر نیست.
جانشینی در امور حسی و اعتباری
خلیفه و خلافت از ریشه «خلف» به معنای پشت سر، گرفته شده و به معنای جانشینی است. جانشینی گاه در امور حسی است مانند «و او کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد» ، گاه در امور اعتباری نظیر «ای داود ما تو را در زمین جانشین قرار دادیم؛ پس بین مردم به حق قضاوت کن» و گاه در امور حقیقی مانند خلافت حضرت آدم که در آیه سی ام سوره بقره مطرح شده است.
فعلیت مقام خلافت الهی
خداوند، استعداد خلیفه شدن خود را با دمیدن روح خود در انسان به ودیعت نهاد؛ چنانکه از آیه «و نفخت فیه من روحی» استفاده می شود و علاوه در آیه «وَ اِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ اِنِّی جاعِلٌ فِی الْاَرْضِ خَلیفَةً قالُوا اَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یفْسِدُ فیها وَ یسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ اِنِّی اَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون .» صریحاً از خلافت «آدم» سخن به میان آمده است.البته از آنجا که اولاً: در آن آیه جعل خلافت به صورت جمله اسمیه بیان شده و جمله اسمیه دال بر استمرار جعل خلافت است، پس خلافت منحصر در حضرت آدم (علیه السّلام) نیست. ثانیاً: جمله «اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء» حاکی از این موضوع است که خلافت منحصر در حضرت آدم نیست؛ زیرا اگر سخن از خلافت حضرت آدم بود و بس، با توجه به این نکته که حضرت آدم (علیه السّلام) معصوم است و فساد و خونریزی نمی کند، جا داشت خداوند به فرشتگان بفرماید: آدم فساد و خونریزی نمی کند.اما از آنجا که از یک سو محور و مدار خلافت الهی علم به اسماء است و از سوی دیگر آگاهی به اسمای الهی نیازمند استقامت در مسیر بندگی است، و همه انسان ها استقامت در مسیر بندگی ندارند، در نتیجه مقام خلافت الهی در همه انسان ها تحقق و فعلیت ندارد. چگونه ممکن است مقامی که فرشتگان شایسته آن نبودند در اختیار بزرگترین جنایتکاران عالم قرار گیرد؟
درجات خلافت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس