موزی

/mowzi/

برابر پارسی: آزارا

لغت نامه دهخدا

مؤزی. [ م ُءْ زا ] ( ع ص ) نعت مفعولی از ایزاء. در مشقت انداخته شده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در مشقت افکنده شده. ( یادداشت مؤلف ).

مؤزی. [ م ُءْ ] ( ع ص ) سازنده ازاء برای حوض. آنکه مجرای آب و یا ازاء برای حوض و جز آن می سازد. ( ناظم الاطباء ). آنکه سازد برای حوض ازاء. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به مُؤَزّی شود.

مؤزی. [ م ُ ءَزْ زی ] ( ع ص ) سازنده ازاء برای حوض. ( آنندراج ). مُؤْزی. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مُؤْزی شود.

موزی. ( اِ ) تصحیف مازو ( در تداول مردم راه چالوس ). ( یادداشت مؤلف ). مازو. صورتی از مازو. رجوع به مازو شود.

موزی. ( اِ ) بلوط. ( ناظم الاطباء ). به لغت دری بلوط را گویند و درخت و ثمر آن معروف است ، لهذا شاه بلوط را شاه موزی گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). درختی است که در جنگلهای مازندران یافت می شود و برای کاغذسازی مفید و مناسب است. ( یادداشت لغت نامه ).
- شاه موزی ؛ شاه بلوط. ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مازو
تصحیف مازو .

گویش مازنی

/moozi/ بلوط – از تیره ی بلوطیان که دو نوع آن معروف استنوع برگ پهن را دمیل نوری و نوع برگ ریزش را زل گویند & نام مرتعی در حوزه کارمزد ولوپی سوادکوه

دانشنامه عمومی

موزی (کتاب). موزی ( انگلیسی: The Mozi؛ چینی: 墨子 ) ، که با نام موجینگ یا قانون موهیست نیز شناخته می شود، [ ۱] یک متن چینی باستانی از دوره ایالت های جنگ طلب ( ۴۷۶ - ۲۲۱ قبل از میلاد ) است، که فلسفه موهیسم را بیان می کند. ایده های موهیستی مانند بی طرفی، حکم رانی شایسته سالارانه، رشد اقتصادی و بی زاری از خودنمایی را مطرح می کند و به زبان ساده اش معروف است.
فصل های موزی را می توان به چند دسته تقسیم کرد: یک گروه اصلی از ۳۱ فصل که حاوی ایده های اساسی فلسفی مکتب موهیست است. چندین فصل در مورد منطق، که از مهم ترین متون اولیه چینی در مورد منطق هستند و به عنوان «فصل های دیالکتیکی» شناخته می شوند. پنج بخش حاوی داستان ها و اطلاعات در مورد موزی و پیروانش. و یازده فصل در مورد فن آوری و جنگ دفاعی، که موهیست ها در مورد آن ها متخصص بودند و منابع ارزش مند اطلاعات در مورد فن آوری نظامی چین باستان. [ ۲] همچنین دو بخش کوچک دیگر وجود دارد: یک گروه اولیه از هفت فصل که مربوط به تاریخ بسیار متأخر است، و دو فصل ضدکنفوسیوس که تنها یکی از آن ها باقی مانده است.
مکتب فلسفی موهیسم در قرن سوم قبل از میلاد از بین رفت و نسخه های موزی به خوبی حفظ نشد. متن مدرن به عنوان «بدنامی فاسد» توصیف شده است. از ۷۱ فصل موزی، ۱۸ فصل از بین رفته و چندین فصل دیگر به شدت تکه تکه شده اند. [ ۳] [ ۴]
موزی، و همچنین کل مکتب فلسفی موهیسم، به دلیل نام گذاری و به مو دی، که با عنوان «موزیـ شناخته می شود نام گذاری شده است. موزی شخصیتی از قرن پنجم قبل از میلاد است که هیچ چیز قابل اعتمادی دربارهٔ او در دست نیست. [ ۵] بیش تر منابع او را متعلق به ایالت لو می دانند؛ اگرچه یکی می گوید که او از ایالت سونگ بوده است، و می گویند که او در سراسر کشورهای متخاصم سفر می کرد تا حاکمانشان را متقاعد کند که از حمله به یکدیگر دست بردارند. [ ۶] به نظر می رسد موزی از خانواده ای متواضع بوده است، [ ۶] و برخی از عناصر کتاب نشان می دهند که او ممکن است نوعی صنعت گر یا هنرمند، مانند نجار بوده باشد. [ ۵] برخی از محققان این نظریه را مطرح کرده اند که نام مو که به معنای «جوهر» است، ممکن است واقعاً یک نام خانوادگی نباشد، و می تواند نشان دهنده این باشد که موزی تحت داغ شدن یا خال کوبی قرار گرفته است که در چین باستان به عنوان نوعی مجازات استفاده می شد. [ ۵] [ ۷]
عکس موزی (کتاب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

در گویش مشهدی، در قدیم به ساندویچ، موزی گفته میشد
به معنی اردکانی =زیر زیرگ
مبارک موزی بیاری بالا
موزی ( به چینی: 墨子 ) ( زادروز حدود سال ۴۷۰ پیش از میلاد - درگذشته حدود سال ۳۹۱ پیش از میلاد ) فیلسوف چینی بنیانگذار مکتب موهیسم است.

بپرس