ندای وظیفه

دانشنامه عمومی

کال آو دیوتی یا ندای وظیفه[ ۱] ( به انگلیسی: Call of Duty ) مجموعه ای از بازی های ویدئویی در گونهٔ تیراندازی اول شخص است که توسط کمپانی اکتیویژن منتشر شده است. این کمپانی ابتدا در سال ۲۰۰۳ بر روی بازی هایی که داستانشان در جنگ جهانی دوم جریان داشتند متمرکز بود. این مجموعه با گذشت زمان، بازی هایی را در رویدادهای اواسط جنگ سرد، دنیاهای آینده، و فضای خارج از کشور ترسیم شده اند را تولید کرده است. این بازی ها در ابتدا توسط استودیو اینفینیتی وارد و سپس توسط استودیو تری آرک و استودیو اسلج همر گیمز توسعه داده شده اند. همچنین چندین بازی اسپین آف و دستی توسط دیگر توسعه دهندگان ساخته شده استداده است.
ندای وظیفه: ویتنام یک شوتر سوم شخص بود که داستان آن در جنگ ویتنام بود، در استودیو اسلج همر ۶–۸ ماه ۲۰۱۰ در حال ساخت بود اما بعلت اخراج مدیران و کم شدن نیرو اینفنتی وارد برای تکمیل ندای وظیفه جنگاوری مدرن ۳، ساخت آن را لغو کرد. [ ۷۲] [ ۷۳]
جنگاوری نوین ۲: خیال یک کتاب کمیک ۶ قسمتی دربارهٔ شخصیت سایمون «گوست» رایلی است که همراه جنگاوری مدرن ۲ منتشر شد. [ ۷۴]
از این بازی ها در لیگ برتر بازیها Major League Gaming MLG استفاده می شود. [ ۷۵]
مرحلهٔ روسی ممنوع در ندای وظیفه :جنگاوری نوین ۲ بخاطر قتل عام غیرنظامیان در فرودگاه روسیه با ایراداتی روبرو شد. [ ۷۶]
عکس ندای وظیفه

ندای وظیفه (بازی ویدئویی). ندای وظیفه ( به انگلیسی: Call of Duty ) یک بازی ویدئویی در سبک تیراندازی اول شخص و عنوان نخستین قسمت از مجموعه بازی های ویدئویی ندای وظیفه می باشد که توسط شرکت اینفینیتی وارد توسعه یافته و به وسیلهٔ اکتیویژن در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۳، برای مایکروسافت ویندوز منتشر شده است. این بازی مرتبط به جنگ جهانی دوم می باشد.
شما در این بازی در غالب شخصیت هایی مختلف و در نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به نبرد با نازی می پردازید.
بخش آمریکایی با سرباز مارتین ( Private Martin ) آغاز می شود. او یک عضو جدید هنگ پیاده نظام پانصد و ششم است که در تاریخ ۱۰ آگوست ۱۹۴۲ به تمرینات پایه ای در کمپ توکوئای ایالت جورجیای ایالات متحده می پردازد. پس از آن بازی به ۵ ژوئن ۱۹۴۴ می رود، جایی که مارتین دستور دارد راه سربازان عملیات اورلرد را باز کند و با چتر در شهر سنت مرالیز فرود می آید. زیر آتش سنگین دشمن چتربازها پراکنده می شوند و مارتین در یک یگان مخلوط شده به رهبری جانشین فرمانده فولی ( CO Cpt. Foley ) قرار می گیرد و تمام خانه های روستایی را از سربازان آلمانی پاک می کنند. عملیات بعدی جنگ برای تصرف سنت مر الیزه است. همچنین مارتین و همراهانش دستور دارند چند ضدهوایی خودکششی که در آلمان با نام فلاک پانزر معروف است، از بین ببرند. این خود بخشی از شروع عملیات پیاده سازی در نرماندی است. یک چترباز نیز دیده می شود که با به وسیلهٔ چترش از سقف کلیسای شهر دار زده شده است. این چترباز در واقع جان استیل است که در واقعیت در پاکسازی روز قبل عملیات پیاده سازی در نرماندی ( روز دی ) ، براثر فرود بر کلیسای شهر سنت مر الیزه به وسیلهٔ چتر نجاتش که دور گردنش حلقه زده بود، خفه شد. سومین عملیات روز بعد رخ می دهد و نیروهای آمریکایی حملات آلمانی ها با آتش خمپاره، پیاده نظام و یک تانک به شهر را دفع می کنند. مارتین باید یک پانزرفراست ( ضدتانک آلمانی ) را در کلیسا بیابد و تانک را نابود کند. سپس به بخش شمالی شهر برود تا تانک دیگری را از بین ببرد. در چهارمین مأمو فولی مارتین، سرباز الدر و گروهبان مودی را به سنت ماری دومونت می فرستد تا با مرکز فرماندهی برای تقویت نیروها صحبت کند. این سه با ماشین پژو ۲۰۲ از طریق بزرگراه «ان۱۳» راهی سنت ماری دومونت می شوند اما در این بزرگراه با دشمنان رو به رو می شوند و با اینکه ماشین شان آسیب می بیند می توانند به راه ادامه دهند. سپس آن ها از یک گاراژ یک ماشین فولکس واگن کوبل واگن را برمی دارند و به سلامت به ستاد گردان می رسند. در مأموریت پنجم مارتین و چند نفر دیگر دستور دارند توپخانهٔ ارتش آلمان را که مانع پیشروی در ساحل یوتا است را از بین ببرند. پس از این معلوم می شود گروهان مارتین برای چند مأموریت سری پشت خط دشمن انتخاب شده است. مأموریت بعدی در ۷ آگوست انجام می شود. مارتین و گروهانش در کوه های باواریای آلمان به یک زندان سرّی حمله می کنند تا دو افسر بریتانیایی یعنی کاپیتان پرایس و سرگرد اینگرام را نجات دهند و مقداری نقشه و مدارک نیز به دست آورند. اگرچه در آخر مشخص می شود سرگرد اینگرام به جای دیگری برده شده است. پرایس به مارتین می گوید سرگرد اینگرام برای بازجویی به یک زندان فوق امنیتی در اشتراسوف کشور اتریش که آن زمان در خاک آلمان بود، برده شده است؛ بنابراین مأموریت هفتم مارتین این است که با همراهی پرایس در ۱۸ سپتامبر، سرگرد اینگرام را در کمتر از ۱۰ دقیقه، زمانی که نیروهای کمکی آلمانی می رسند، از زندان برهاند. در مأموریت آخر در روز ۱۵ ژانویه ۱۹۴۵ مارتین و گروهانش جزئی از نبرد آردنن هستند. گروهان مارتین که دستور دارند پناهگاه ها را پاکسازی نمایند تعدادی اسناد محرمانه پیدا می کنند. پس از آن سر و کلهٔ دو تانک آلمانی به همراهی چند سرباز پیدا می شود که مارتین باید با سلاح ضدتانک آن ها را معدوم نماید.
عکس ندای وظیفه (بازی ویدئویی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس