ولید بن عبدالملک بن مروان بن حکم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ولیدبن عبدالملک بن مروان بن حَکَم، ولیدبن عبدالملک بن مروان بن حَکَم، کنیه اش ابوالعباس، ششمین خلیفۀ اموی و سومین خلیفۀ مروانی (خلافت: ۸۶ ـ ۹۶)می باشد.
وی از قبیلۀ قریش و از طایفۀ بنی امیه بود. پدرش پنجمین خلیفۀ اموی و مادرش، وَلّاده یا ولیده، دختر عباس بن جزء/ جَزیء بن حارث عَبْسی بود. او و برادرش سلیمان از یک مادر بودند. به روایتی، ولید در سال ۵۲ در خانۀ عبدالملک در محلۀ بنی حدیلۀ مدینه به دنیا آمد. ابن عسکر تاریخ تولد او را، بنا بر روایات دیگر، سال ۴۵ یا ۵۰ نوشته است.
حکومت
مروان بن حکم پس از خود نخست فرزندش عبدالملک و پس از او پسر دیگرش، عبدالعزیز، را جانشین خود ساخته بود. عبدالملک می خواست عبدالعزیز را از ولایتعهدی بردارد و پسر خویش، ولید، را ولیعهد کند، اما عبدالعزیز راضی نمی شد تا آن که عبدالعزیز ولایت مصر را پذیرفت و از ولایتعهدی چشم پوشید. عبدالعزیز در سال ۸۵ و پیش از عبدالملک درگذشت، یا آن که به دستور عبدالملک به او را زهر دادند و کشته شد. به هر حال، نتیجه آن شد که ولید پس از مرگ پدر مدعی نداشت.در منابع تاریخی نخستین بار از او در سال ۶۹ یاد شده است که در درگیری بین عبدالملک بن مروان و عمرو بن سعید بن عاص (ولیعهدِ پس از عبدالملک بن مروان) مَصقَله، غلام عمرو بن سعید ضربه ای به کفل یا سر ولید بن عبدالملک زد و او را مجروح کرد.
لشکرکشی
ولید در سال ۷۷ به روم لشکر کشید و تا جایی به نام اَطمار، بین مَلَطیه و مَصیصه، پیش رفت و در تابستان ۷۹ نیز بار دیگر از ملطیه به روم حمله برد. ولید در سال ۷۸ از طرف پدرش امیرالحاج بود. در پانزدهم یا دهم شوال سال ۸۶، همان روزی که عبدالملک بن مروان درگذشت، ولید به خلافت رسید. ولید نخستین کسی بود که در مرگ پدر به خود تسلیت، و برای رسیدن به خلافت به خود تهنیت گفت و مردم را به بیعت با خود فرا خواند. سپس بر منبر مسجد دمشق سخنانی تهدیدآمیز به مردم گفت. آنگاه خبر مرگ پدرش را به حجاج بن یوسف ثقفی داد و حاکمیت او را بر همان ولایاتی که پیش از آن فرمان می راند، تنفیذ کرد و در نخستین قدم، برادرش مَسلَمه را فرمانده جنگ با رومیان ساخت. در سال ۸۷، هشام بن اسماعیل مخزومی را از ولایت مدینه عزل کرد و عمربن عبدالعزیز را به جای او گمارد و دستور داد برای تنبیه هشام، او را برابر مردم برپا دارند تا هر کس ادعایی دارد بگوید. هشام اگرچه امام سجاد علیه السلام و علویان را بسیار آزار داده بود، اما امام سجاد فرزندان و خویشانش را از هرگونه تعرض به هشام منع کرد و خود نیز متعرض او نشد. بیشتر دورۀ خلافت ولید به لشکرکشیها و فتوحات بزرگ گذشت. قُتَیبة بن مسلم باهلی، حاکم خراسان، از سال ۸۶ به بعد همۀ شهرها و نواحی خراسان و ماوراءالنهر (از جمله بخارا و سمرقند) و همچنین ناحیۀ خوارزم را گشود و تا کاشغر پیش رفت. مسلمة بن عبدالملک نیز از همان سال ۸۶ حملات خود را به متصرفات روم شرقی آغاز، و قلعه ها و شهرهایی را فتح کرد. محمدبن قاسم ثقفی بخشهایی از سند و شبه قارۀ هند را در سالهای ۸۹ تا ۹۵ گشود ثقفی، محمدبن قاسم). موسی بن نُصَیر لَخمی، والی افریقیه، هم در سال ۹۱ در صدد حمله به اندلس برآمد و در سالهای ۹۲ و ۹۳ او و طارق بن زیاد، که از موالی وی بود، اندلس را فتح کردند. موسی بن نصیر با غنایم نفیسی از فتح اندلس نزد ولید بازگشت. از جملۀ آن غنایم ، سفره ای جواهرنشان بود که ولید دستور داد آن را پاره کنند و جواهر آن سفره و تاجها و دیگر اشیای قیمتی را به مکه فرستاد تا در خانۀ خدا نگهداری شود.
ساختن عمارت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس