کافه

/kAfe/

مترادف کافه: چایخانه، رستوران، قهوه خانه، کافه رستوران

برابر پارسی: چایخانه، نوشگاه

معنی انگلیسی:
bar, cafe, café, coffeehouse, tearoom, caf, coffee-house

لغت نامه دهخدا

کافه. [ ف ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) قهوه. میوه درخت قهوه. || قهوه خانه ، جای عمومی برای نشستن و صرف قهوه و چای و غیره. رجوع به قهوه خانه شود.

کافه. [ ف ِه ْ ]( ع اِ ) رئیس و مهتر لشکر. ( المنجد ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث کاف باز دارنده .
رئیس و مهتر لشگر

فرهنگ معین

(فِّ ) [ ع . کافة ] (اِفا. ) ۱ - همة مردم . ۲ - بازدارنده .
(فِ ) [ فر. ] (اِ. ) جایی که در آن قهوه ، چای ، شیرینی و امثال آن صرف کنند.

فرهنگ عمید

= کافه تریا
جمیع، همه، همگی.

گویش مازنی

/kaafe/ هویت – اثر – نشانی – رد - جفت نوازد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی کَافَّةً: همگی (کلمه کافة به معنای احاطه ، و ماخوذ است از کافة الشیء که به معنای آخرین حد و کناره هر چیز است که وقتی به آنجا رسیدیم دیگر از پیشروی بیش از آن خودداری میکنیم)
ریشه کلمه:
کفف (۱۵ بار)

«کَافَّة» از مادّه «کف» به همان معنای «کف دست» است، واز آنجا که انسان با دست خود، اشیاء را می گیرد، یا از خود دور می کند، این کلمه گاهی به معنای «جمع کردن» و گاهی به معنای «منع کردن» آمده است.

دانشنامه عمومی

کافه، کافی شاپ ( به فرانسوی: Café ) یا قهوه خانه ( به انگلیسی: Coffeehouse ) مکانی است که در درجه اول انواع قهوه، اسپرسو، لاته و کاپوچینو در آن برای مشتریان سرو می شود. برخی از کافه ها ممکن است نوشیدنی های دیگر و غذاهایی مانند تنقلات سبک، ساندویچ، کلوچه، میوه یا شیرینی نیز سرو کنند. یک کافه ممکن است برخی از ویژگی های یک بار یا رستوران را داشته باشد، اما با کافه تریا متفاوت است. بسیاری از قهوه خانه ها در غرب آسیا بیشتر قلیان و تنباکوی طعم دار عرضه می کنند و در اروپای قاره ای، برخی از کافه ها مشروبات الکلی ارائه می دهند.
در حالی که امروزه کافه و قهوه خانه ممکن است به یک منظور استفاده شوند، اصطلاح «قهوه خانه» ریشه قدیمی تری دارد و به مکان های ملاقاتی برای مردم اشاره می کند که پس از محبوبیت قهوه تأسیس شدند؛ همانند چای خانه ها که پس از محبوبیت چای شکل گرفتند. از سال ۱۳۶۰ در ایران، کافی شاپ ها جای چایخانه ها را که مکانی برای ارائه چای بودند، تنگ کردند.
از دیدگاه فرهنگی، این مکان ها عمدتاً به عنوان مراکز اجتماعی برای تعامل مردم عمل می کنند: یک کافه یا قهوه خانه مکانی را برای مشتریان فراهم می کند تا جمع شوند، صحبت کنند، بخوانند، بنویسند، یکدیگر را سرگرم کنند، یا وقت خود را بگذرانند، چه به صورت فردی یا در گروه های کوچک. با توسعهٔ وای - فای، کافه ها به مکان های دسترسی به اینترنت هم تبدیل شده اند.
قهوه خانه به مکانی مشابه کافه گفته می شود که در آن ها در درجهٔ اول قهوه سرو می شود. یک قهوه خانه ممکن است نوشیدنی های دیگر و وعده های سبک نیز سرو کند. همچنین، بسیاری از قهوه خانه ها در خاورمیانه یا در محله های مهاجران از خاورمیانه در کشورهای غربی قلیان سرو می کنند.
اولین قهوه خانه ها در قرن پانزدهم میلادی در ایران صفوی پدیدار شدند و در قرن شانزدهم میلادی به نواحی تحت فرمان امپراطوری عثمانی گسترش یافتند. قهوه خانه ها به مکان های ملاقات پرطرفداری تبدیل شدند که مردم برای نوشیدن قهوه، صحبت کردن، انجام بازی هایی مانند شطرنج و تخته نرد، شنیدن داستان ها و موسیقی، و بحث در مورد اخبار و سیاست در آن ها جمع می شدند.
طبق ادعای وزارت میراث فرهنگی و گردشگری ایران، اولین قهوه خانه ها در ایران در دوره صفویه در زمان شاه طهماسب در شهر قزوین تأسیس شده اند و در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان گسترش یافتند و این در حالی است که ترکیه درخواست ثبت قهوه خانه را به عنوان میراث فرهنگی آن کشور داده است. [ ۱]
عکس کافهعکس کافهعکس کافه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

تریا

مترادف ها

restaurant (اسم)
بار، میخانه، رستوران، کافه

buffet (اسم)
ضربت، ضرب، سیلی، بوفه، رستوران، قفسه جای ظرف، اشکاف، کافه، مشت

cafe (اسم)
رستوران، کافه

فارسی به عربی

مطعم , مقصف , مقهی

پیشنهاد کاربران

نوشخانه
به معنی همه و تمام نیز هست.
از کافه خلق منقطع مگرداناد. ( اسرارالتوحید ، تصحیح دکتر شفیعی کدکنی ، ص 54 )
در مثال بالا تمام و همه مردم.
در لغت نامه دهخدا
کافه . [ ف ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) قهوه . میوه ٔ درخت قهوه . || قهوه خانه ، جای عمومی برای نشستن و صرف قهوه و چای و غیره . رجوع به قهوه خانه شود.
واژه کافه
معادل ابجد 106
تعداد حروف 4
...
[مشاهده متن کامل]

تلفظ [kāffe]
ترکیب ( صفت ) [عربی: کافَّة، مؤنثِ کاف] [قدیمی]
مختصات ( فِ ) [ فر. ] ( اِ. )
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

کافه= کاپه، کَفه، کَوه، کهوه، غهوه، cafe، کهفه
کاپی= کافی، coffee
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی - امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
#Taksoo
#نازنین - علیپور
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#نهال - بهداد - فر
#محمد - رویایی
#ضیا - همایون
#نادر - رهسپار
#اردشیر - سمسار
#اوج - اندیشان - آزاد
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

بازدارنده
قهوه نوشی، قهوه آشامی، قهوه خوری، قهوه سرا، قهوه خانه
کَهوه= قَهوه
کَهوهِ> کَهفهِ>کَفهِ>cafe> کافه
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) .
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
#آسانیک گری
کافه عاشقی
واژه ی " کافه " همان تغییر یافته ی واژه ی " قهوه " می باشد . واژه ی قهوه که از زبان سامی ( عربی وعبری ) علاوه بر زبان فارسی وارد زبان های اروپایی نیز شده و پس از سیر در زبان های اروپایی با تغییر لهجه و
...
[مشاهده متن کامل]
معنی دوبار در ریخت " کافه " وارد زبان فارسی شده است و امروزه با همان شکل تغییر یافته در زبان فارسی نیز کاربرد دارد .

کافه همون قهوه خانه است و در ایران نیز زمان مردم قهوه میخوردند و چای از زمان قاجار در ایران همه گیر شد و برای همین حتا به چایخانه ، قهوه خانه گفته میشود
چایخانه، رستوران، قهوه خانه، کافه رستوران، تریا
کافه دار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس