گلنگدن

/galangdan/

لغت نامه دهخدا

گلنگدن. [ گ َ ل َ گ ِ / گ َ دَ ] ( ترکی ، اِ مرکب ) در ترکی بمعنی آینده و رونده است و اصطلاحاً در تفنگ بقسمتی از آن اطلاق میشود که متصل محفظه فشنگ است و با حرکت دادن و پیچانیدن آن فشنگ به محفظه رود و یا پوکه فشنگ از محفظه منتهای آن خارج شود.

فرهنگ فارسی

آلتی است درتفنگ که فشنگ رادرمخزن واردوخارج میکنند
( اسم ) آلتی است در تفنگ و مسلسل که بوسیل. حرکت آن فشنگ در مخزن وارد و یا از آن خارج میشود .

فرهنگ معین

(گَ لَ گَ دَ ) [ تر. ] (اِمر. ) شیئی فلزی در تفنگ و تیربارها که متصل به محفظة فشنگ است و با حرکت دادن و پیچانیدن آن فشنگ به محفظه وارد و یا پوکة فشنگ از محفظة انتهای آن خارج شود.

فرهنگ عمید

آلتی در تفنگ که فشنگ را در مخزن وارد و خارج می کند.

دانشنامه عمومی

گَلَنگِدن یا روآیک وسیله ای است در برخی از انواع سلاح های گرم که کارش جابجا کردن فشنگ در لوله سلاح است. واژهٔ گلنگدن از ترکی گرفته شده و به معنی «آینده و رونده» است. [ ۱] [ ۲] فرهنگستان پیشین زبان فارسی برای گلنگدن برابر «روآیک» را تصویب کرده بود.
گلنگدن معمولاً استوانه ای فلزی است که ابزارهای شلیک مثل سوزن و فنر در داخل آن قرار دارد و بر بدنه آن نیز برآمدگی هایی ( به نام خان ) برای قفل کردن آن هنگام شلیک قرار دارد. گلنگدن با دست ( در سلاح های غیر خودکار ) یا به طور خودکار ( در سلاح های خودکار و نیمه خودکار ) جلو و عقب می رود.
گلنگدن دستی برای راحتی کار شامل دسته ای است که روی سلاح دیده می شود. در سلاح های خودکار و نیمه خودکار گلنگدن معمولاً دیده نمی شود.
گلنگدن با حرکت به عقب پوکه فشنگ شلیک شده را ( معمولاً با ناخن فشنگ کش ) به عقب می کشد و به بیرون پرتاب می کند. گلنگدن با حرکت به جلو فشنگ تازه را که با فشار فنر از خزانه به جلوی مسیر گلنگدن آمده است به داخل جان لوله می راند و پس از قفل شدن گلنگدن و چکاندن ماشه سوزنی که داخل گلنگدن قرار دارد با فشار فنر سوزن به چاشنی فشنگ ضربه می زند و باعث انفجار خرج چاشنی و خرج فشنگ می شود.
عکس گلنگدن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گَلَنْگِدَن (Breech Block)
(در تداول عامه گَلَنگَدن) واژه ای ترکی به معنی آینده و رونده. در انواع سلا ح های گرم (به جز توپ و خمپاره انداز که گلوله گذاری توسط نفر و یک به یک صورت می گیرد) به آن قسمت از اسلحه اطلاق می شود که حالت متحرک داشته و کار آن در ابتدای تیراندازی مسلح کردن اسلحه است که توسط فرد تیرانداز و با کشیدن دستگیرۀ گلنگدن به مسلح شدن اسلحه منجر می شود؛ یعنی گلوله را از خشاب خارج می کند و در درون لوله قرار می دهد و گلوله آمادۀ شلیک می شود. در تفنگ های قدیمی برای مسلح شدن اسلحه یعنی قرارگرفتن گلوله در خان لوله باید سرباز هر بار گلنگدن می زد، اما در سلاح های امروزی یک بار در ابتدای تیراندازی گلنگدن زده می شود و سپس گلنگدن به صورت خودکار عمل کرده و سلاح را تا پایان یافتن همۀ گلوله های موجود در خشاب پس از شلیک هر گلوله مسلح می کند.

مترادف ها

spanner (اسم)
اچار، مهره پیچ، مهرهگشا، بندقیقاجی، گلنگدن، وجب کننده

فارسی به عربی

مفک

پیشنهاد کاربران

واژه گلنگدن
معادل ابجد 174
تعداد حروف 6
تلفظ galange ( a ) dan
ترکیب ( اسم ) [ترکی] ( نظامی )
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژه گلنگدن واژه صد درصد ترکی واژه جایگزین پارسی به جای واژه خیلی خیلی ترکی گلنگدن واژه پارسی روآیک است.
من بالا به اشتباه واژه گلنگدن صد درصد ترکی است درست دوست عزیز در بالا درست گفته در لغت نامه دهخدا هم گفته شده این واژه ترکی است
فرهنگستان پیشین زبان فارسی برای گلنگدن که واژه ترکی برابر �روآیک� را تصویب کرده بود.
واژه گلَنگِدن کاملا پارسی است چون در ترکی می شود شاکوسلمله این یعنی گلَنگِدن صد درصد پارسی است.
رُو آیَک ( روَنده و آینده )
گلنگدن : Bolt
قنداق : Butt
ضامن : Safety
مگسک : Iron Sight
چکاننده - چکش : Hammer
معنی گلنگدن در زبان ترکی می شود: "چیزی که کار ش رفت و برگشت می باشد، قطعه ای که وظیفه اش رفت و برگشت می باشد. آنکه وظیفه اش رفت و برگشت می باشد. "
در ترکی از این کلمه برای اشیا استفاده می شود معنی آمد و رفت غلط است معنی درست آن اینطور میشه :
چیزی که می آید و چیزی که می رود.
گلن گدن یعنی آمدو رفت
گَلن گّدن بیان گر به ده یعنی پشت هم بیاد اگر گیر نکنه. گَلن گّل بالا ، بیا، بیخ، گدن یعنی اگر دن یا به دن این به ترکی فارسی آن یعنی گّلن گّدن به فارسی گر بده یک گله هست گر به ده اگر گیر نکنه زمین میخوابن گلن یا گوله ها تعدادش گله هست
گلن گدن از زبان ترکی گرفته شده به معنی آمدن و رفتن
رو آیک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس