a.r - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contrary to: in opposition to sth regardless of ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

urban myth: a story about an unusual event whic ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have no idea: inf. to not know something

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through: to endure something to experience s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all over again: again from the beginning

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

short staffed: adj. having fewer staff members tha ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early adopter: one of the first people or organiza ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cutting edge: ( adj. technologically - advanced ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the market: available for buying openly availab ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tryout: to test or use sth experimentally t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainstream: considered ordinary or normal and a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at this point: at the present moment; right now; c ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

must have: adj. essential n. something that is ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generation z: members of the generation of people ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

net savvy: having the next level or next sever ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digital native: inf. a person who has been familiar ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in need: : ( in need ( of something of someo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in need: : ( in need ( of something of someo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

approach: an access the method used in dealin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

millennium: a period of 1000 years ( the perio ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stat: statistic - usually used in plural

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stat: statistic - usually used in plural

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the states: functioning as singular or plural ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rat race: inf. a fierce competition for succe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

generally speaking: in general

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generally speaking: in general

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in return: as an exchange ( for something ) ; ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in return: as an exchange ( for something ) ; ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take along: همراه بردن to bring someone or some ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

potted: contained in a pot

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sickness: a defective or unsound condition او ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sickness: a defective or unsound condition او ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

safe: reasonably accurate

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

owed: not yet paid

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the next step: go on to the next stage

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take steps: begin a course of action adopt a pa ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take steps: begin a course of action adopt a pa ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

think ahead: to consider or think about the futu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

some: adv. approximately; about در حدود

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: extreme great overpowering in effec ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freshman: a student in the first - year class ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take: to get into one's hands, control, o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take refuge in: پناه بردن/دادن to hide in sth to se ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

side: a point of view; an aspect

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take advantage of: ( make good use of the opportunitie ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extracurricular: outside the regular program of cour ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

curricular: of or relating to an academic cours ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curricular: of or relating to an academic cours ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: to begin sth . to begin doing, play ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take care of: :take care of yourself/sb/sth . mak ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be up to: : ( be up to ( one to be one's choi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be up to: : ( be up to ( one to be one's choi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle with: مبارزه/ تلاش/ تقلا کردن to fight o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the initiative: : ( take the initiative ( to do sth ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take charge: assume or begin to have control or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take charge: assume or begin to have control or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take offense: : ( take offense ( at feel resentme ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take offense: : ( take offense ( at feel resentme ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take note of: notice and think about or remember ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

off course: literally, in the wrong direction o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off course: literally, in the wrong direction o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take stock: : ( take stock ( of sb/sth review ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

couch: a sofa a piece of upholstered furni ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlook: a point of view an attitude . a per ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do best: :do ( one's ) best/ level best/ dam ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do your best: :do ( one's ) best/ level best/ dam ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burn out: to become exhausted, esp. as a resu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the blame for: : ( take the blame ( for doing sth ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take action: to act to do something

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take account: be fully aware of realize fully

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick on: to treat someone badly or unfairly, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zero tolerance policy: any policy that allows no exception

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on track: progressing or developing as planne ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grown up: n. an adult adj. mature; adult; ful ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up: to come near or approach to compare ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard time: a difficult experience a period of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at one time: formerly in the past simultaneousl ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

motorbike: a small usually lightweight motorcy ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

motorbike: a small usually lightweight motorcy ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fix: to make or become firm, stable, or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

but then: on the other hand but after more ca ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but then: on the other hand but after more ca ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even then: :even now/ then in spite of what ha ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

but then again: :but ) then/ there again ) from an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but then again: :but ) then/ there again ) from an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

then again: :but ) then/ there again ) from an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

then again: :but ) then/ there again ) from an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but there again: :but ) then/ there again ) from an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

even so: in spite of that; in spite of somet ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even so: in spite of that; in spite of somet ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back in the day: at a time in the past that is remem ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peer: a person who has equal standing wit ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

having said that: used to say that something is true ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

somewhat: adv. to some extent or degree; rath ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pinata: a decorated container filled with c ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinata: a decorated container filled with c ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reading: adj. given to reading n. the act or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by then: by that time; by the time that

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disappear off the face of the earth: :disappear off the face of the eart ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the face of the earth: completely gone vanished without a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curiously: in a manner differing from the usua ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talk: n. a speech or lecture; ( often tal ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the light of: : ( in ( the ) light of ( something ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustainable: adj. capable of being continued wit ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extreme: n. an extreme condition; the greate ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope with: to endure sth, usually sth unpleasa ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

possibilities: a future prospect or potential pote ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

like that: without hesitating in that way or m ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

like that: without hesitating in that way or m ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be very much: :be very much sth used for emphasiz ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get away from it all: to escape one's everyday life and p ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nocturnal: most active at night of, relating t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encroach: take over gradually without being n ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as for: with regard to; on the topic of; re ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barren: lacking vegetation, especially usef ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barren: lacking vegetation, especially usef ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

usgs: United States Geological Survey

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

usgs: United States Geological Survey

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gut: adj. basic or essential; based on i ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gut instinct: an intuition or feeling, as opposed ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dawn on: درک/فهمیده/ آشکار/ معلوم شدن برای ی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give away: :give ( oneself ) away to reveal or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fool into: :fool sb into sth to deceive someon ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go about: انجام دادن فعالانه درگیر بودن در ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep quiet: :keep something quiet/still to keep ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put behind: : ( put ( sth ) behind ( one to sto ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

correspond with: مکاتبه کردن با to communicate with ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

correspond with: مکاتبه کردن با to communicate with ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after all: after everything else has been con ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come down to: بستگی داشتن به رسیدن به to be depen ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

seater: . . . نفره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seater: . . . نفره

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meet up with: to come together with sb or sth, es ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guided tour: a short journey around a building o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guided: accompanied by a guide or conducted ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run: to extend, stretch, or reach in a c ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

back: In, to, or toward a past time In, t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talk out of: : ( talk ( one ) out of ( doing ) ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see through: to understand or detect the true na ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not that: although it isn't the case that use ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as a matter of fact: in fact actually in addition to wha ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conditioner: ماده آراینده نرم کننده خنک کننده a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pack: چمدان بستن to place clothes and per ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as far as is concerned: عطف به، راجع به، در مورد/موضوع، با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be had: ( to be deluded, tricked, swindled, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to put it mildly: دست کم لااقل used for saying that a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to put it mildly: دست کم لااقل used for saying that a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to put it bluntly: رک، صریح و بی پرده گفتن used when s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

by the same token: به همین طریق/دلیل همین طور in the s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by the same token: به همین طریق/دلیل همین طور in the s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perspective: a point of view a mental view or ou ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give the benefit of the doubt: :give ( sb or sth ) the benefit of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

looks: physical appearance, esp. when plea ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

looks: physical appearance, esp. when plea ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wealth of: :wealth of sth a large amount of so ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

call back: تماس برگشتی the act or an instance ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call back: تماس برگشتی the act or an instance ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appeal to: جذابیت داشتن برای to be interesting ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

higher up: بالاتر in or to a place that is hig ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

higher up: بالاتر in or to a place that is hig ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

live out: انجام دادن ( چیزی که در نظر داری و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

star trek: a very popular US science fiction t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

star trek: a very popular US science fiction t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep feet on the ground: :keep/ have one's feet on the groun ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blast off: to take off and head toward a desti ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blast off: to take off and head toward a desti ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outer space: any region of space beyond the atmo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outer space: any region of space beyond the atmo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

life changing: having an effect that is strong eno ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

has to do with: مرتبط با . . . بودن to be related t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gone: گذشته سپری شده adj. ended; past; no ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

file: to send or submit ( copy ) to a new ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfold: to reveal or display to develop or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

send in: to submit something, especially by ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

send in: to submit something, especially by ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

up to: به عهده مربوط به decided by someone ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pretty much: :pretty much/ well/ near mostly ver ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

and that: :and ( all ) that and that sort of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

and that: :and ( all ) that and that sort of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

presenter: . broadcasting ) a person who intro ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presenter: . broadcasting ) a person who intro ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

instantaneously: adv. without any delay

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handle: to touch, lift, hold, or operate wi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

airtime: the time at which a radio or televi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speaking of: with regards to the subject just me ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go under: to fail - used especially of busine ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go under: to fail - used especially of busine ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go across: to cross something, such as water, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over and over: : ( over and over ( again again and ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

junkie: one who has an insatiable interest ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have to do with: to be related to be connected or co ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gain insight into: perceive فهمیدن درک کردن دریافتن مش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gain insight into: perceive فهمیدن درک کردن دریافتن مش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account for: to form some proportion or amount o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contrary to: in opposition to sth regardless of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go some way towards: :go a long/some way towards doing s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsive: characterized by actions based on s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that is: : ( that is ( to say in other words ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peak: to achieve a maximum of development ...

٤ ماه پیش

مدال‌های a.r