a.r - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sickness: a defective or unsound condition او ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have no idea: inf. to not know something

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

juggle: to keep ( more than two activities, ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

early adopter: one of the first people or organiza ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

late adopter: someone who is slow to start using ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uptake: پذیرش نرخ پذیرش the act of acceptin ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instrumental in: :instrumental in doing sth playing ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

millennial: adj. of or relating to the generati ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

generation z: members of the generation of people ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net savvy: having the next level or next sever ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital native: inf. a person who has been familiar ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

millennium: a period of 1000 years ( the perio ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ripe old age: :ripe ( old ) age sometimes used hu ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the ripe old age of: :at/to a/the ripe old age of at/to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make up mind: :make up ( one's ) mind to make a f ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rise to: برآورده کردن to increase one's effo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overstay welcome: :overstay ( one's ) welcome to rema ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

occasion: . a special or important time, even ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compliment on: :compliment sb on sth to say sth ni ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i suppose: : ( I suppose/ guess/ expect/ suspe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i suppose: : ( I suppose/ guess/ expect/ suspe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the blue: happening suddenly and unexpectedly ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business gift: a gift given to another on behalf o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the next step: go on to the next stage

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take refuge in: پناه بردن/دادن to hide in sth to se ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjust to: عادت کردن به وفق پیدا کردن با to ge ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adjust to: عادت کردن به وفق پیدا کردن با to ge ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take advantage of: ( make good use of the opportunitie ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be worth it: be worth the time, money, effort, r ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

precedence over: greater importance than sb or sth e ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take precedence over: take priority over

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

struggle with: مبارزه/ تلاش/ تقلا کردن to fight o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take personally: to interpret a remark as if it were ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

straight: adv. without stopping; continuously

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

before you know it: quickly or suddenly almost immediat ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

before you know it: quickly or suddenly almost immediat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take credit for: ستایش شدن برای to allow people to b ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take credit for: ستایش شدن برای to allow people to b ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

settle: to discontinue moving and come to r ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give up: to abandon some task, goal or what ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do best: :do ( one's ) best/ level best/ dam ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outgoing: sociable and responsive to others; ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn out: to happen to end up to result

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is no such thing: that does not exist - sometimes fol ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no such thing: nothing like that, nothing of the k ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the blame for: : ( take the blame ( for doing sth ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take exception to: مخالف کردن با، اعتراض کردن، آزرده ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take exception to: مخالف کردن با، اعتراض کردن، آزرده ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take place: to happen; occur

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take issue with: مخالف کردن با بحث کردن درباره چیزی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take issue with: مخالف کردن با بحث کردن درباره چیزی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero tolerance policy: any policy that allows no exception

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep on track: to make sure that someone or some p ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on track: progressing or developing as planne ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attend: to be present at to go regularly to ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard time: a difficult experience a period of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it up: used to tell somebody to continue d ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cool: slang ) great; terrific; fantastic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

even now: :even now/ then in spite of what ha ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bizarre: خیلی عجیب و غریب/ غیر عادی very str ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slightly: to a small degree or extent; somewh ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep going: continue uninterrupted to continue ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break open: open with force to suddenly and cle ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

look back: : ( look back ( on/ at sb or sth to ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disappear off the face of the earth: :disappear off the face of the eart ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the face of the earth: completely gone vanished without a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

with respect to: with reference to; in relation to; ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

day to day: daily regularly occurring occurring ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be very much: :be very much sth used for emphasiz ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nocturnal: most active at night of, relating t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encroach: take over gradually without being n ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in line with: according to in agreement or accord ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

landscape: the appearance of an area; what an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gut instinct: an intuition or feeling, as opposed ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fool into: :fool sb into sth to deceive someon ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be taken in by: فریب خورده توسط ( to be fooled, sw ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep something quiet: مخفی نگه داشتن to keep something a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handful: کم انگشت شمار a small, undefined nu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

think of: به خاطر آوردن در نظر گرفتن قصد داشت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as a matter of fact: in fact actually in addition to wha ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feel like: حسی به شخص دست دادن to have the fee ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pack: چمدان بستن to place clothes and per ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

id say: in my opinion it is my estimation t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

going on: happening occurring approaching

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

been had: :also, was had and have been had b ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to put it bluntly: رک، صریح و بی پرده گفتن used when s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instinct: غریزی غریزه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in some way: in some unspecified way or manner; ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give the benefit of the doubt: :give ( sb or sth ) the benefit of ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the benefit of the doubt: a favorable judgment granted in the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mess: a person or thing that is dirty, un ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wealth of: :wealth of sth a large amount of so ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

work out: To exercise, either in general or b ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of a lifetime: تکرار نشدنی :the holiday/ experienc ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

of a lifetime: تکرار نشدنی :the holiday/ experienc ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

live out: انجام دادن ( چیزی که در نظر داری و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep feet on the ground: :keep/ have one's feet on the groun ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i doubt it: I do not think so

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i doubt it: I do not think so

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

noway: inf. certainly not under no circums ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

life changing: having an effect that is strong eno ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

has to do with: مرتبط با . . . بودن to be related t ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

file with: to submit an application or a docum ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

file: to send or submit ( copy ) to a new ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pretty much: :pretty much/ well/ near mostly ver ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be beyond: :be beyond someone to be too diffic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speaking of: with regards to the subject just me ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patriotic: میهن پرستانه وطن پرستانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tend to: to be inclined or have a tendency t ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go some way towards: :go a long/some way towards doing s ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dedicate to: تخصیص دادن به to allocate someone o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single sex education: also known as single - gender educa ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do well to: :do well to do sth Fare better or a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

would do well to: : ( one ) would do well to ( do sth ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard wired: ذاتی فطری موروثی innate not learned ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be at the heart of: be the key to

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be of great importance: be essential

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reach for: دست بردن به طرف چیزی to extend one' ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

research into: to study about someone or something ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

currently: at this moment at this time or peri ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep pace with: همگام بودن با to proceed at the sam ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adversely: به طور ناخوشایندی in an adverse man ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eco lodge: a tourist accommodation facility de ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inform: الهام بخشیدن to animate or inspire

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impress on: to impart a strong or vivid impress ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'd say: in my opinion it is my estimation t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i'd say: in my opinion it is my estimation t ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go wild: to get very excited

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go wild: to get very excited

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a couple of: two or more people or things a few ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at the moment: right now now at the present time

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

career break: an interruption to an individual's ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn over a new leaf: change your way of behaving and sta ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

present with: present sb with sth: ( also present ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twist and turn: if a path, road, stream etc. twists ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speak for itself: :speak for itself/themselves to hav ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see for: : ( see for ( oneself to see or exp ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rehearsal dinner: a rehearsal dinner is a pre - weddi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implication: usually plural ) possible effect or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thought provoking: adj. challenging or causing someone ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compelling: موثر، متقاعد کننده، تاثیرگذرا if a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breathing spell: an opportunity to prepare for or ha ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

override: کنترل دستی . . . را به دست گرفتن ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hang out to dry: hanging wet laundry on a clotheslin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take your time: :take ( one's ) time to act slowly ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work something out with someone: توافق کردن با کسی پیدا کردن راه حل ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get over: پذیرفتن ( حقیقت یا شرایطی ) چیره ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get out of: از زیر انجام کاری در رفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

now and then: گهگاهی occasionally; sometimes

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

maneuver: حرکت دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slim down: کاهش دادن سایز چیزی to reduce the s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slim down: کاهش دادن سایز چیزی to reduce the s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get off the ground: شروع کردن/ شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flat packed: a piece of furniture, equipment or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snack on: چیزی را به عنوان میان وعده یا خوراک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snack on: چیزی را به عنوان میان وعده یا خوراک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mood swing: an oscillation between periods of f ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the final analysis: used to say what is most important ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in light of: با در نظر گرفتن در ارتباط با in con ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get in the way of: prevent sb from doing sth; prevent ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get on with: ادامه دادن انجام کاری ; to continue ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know how to: داشتن دانش لازم برای انجام کاری if ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keyhole surgery: جراحی غیر تهاجمی جراحی کم تهاجمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

forge ahead: به پیشرفت ادامه دادن to continue mo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be to do something: used for telling someone what to do ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a hit: achieve ( or be ) a success, esp. a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plunge: to become suddenly lower; decrease ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep up: to physically hold or maintain some ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set the scene for: :also, set the stage for to provide ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

claim for: to officially request money as repa ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch up on somethting: to do a task that one has neglected

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for the worse: If sth changes or happens for the w ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do your homework: to learn everything you need to kno ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of hand: خارج از کنترل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of all time: that has ever been made, lived, etc ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get underway: to start

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get to: arrive at, reach to bother or annoy ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get down: افسرده کردن to depress a person to ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

build around: to develop something based on someo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half the time: sometimes

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to do with: a set phrase used to show that thin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to do with: a set phrase used to show that thin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lighthearted: غیر جدی cheerful or carefree in moo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling news: a 24 - hour, continuously updated n ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nine to five job: a job with normal daytime hours

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brush over: to mention something casually, offe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lie with: مرتبط با to be decided by, dependen ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

urban myth: a story about an unusual event whic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clim on the bandwagon: to join or follow something once it ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumer website: web - based apps, services, sites, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take over: جای چیزی را گرفتن to take the place ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

roll out: شروع کردن اجرا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

AIR: پخش کردن/شدن to broadcast on telev ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shape up: اصلاح کردن بهبود بخشیدن to reform o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the turn of the century: :also, the turn of the year the ti ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

OK: رضایتبخش قابل قبول

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff member: an employee who is a member of a st ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draw into: :also, draw in جذب/گرفتار کردن ind ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn back on: turn ( one's ) back on ( sb or sth ...

٤ ماه پیش

مدال‌های a.r