پیشنهادهای علی منصوری (١١٨)
شاکله ، اساس ، بنیان
بوضوح ، واضح است که ، روشن و مبرهن است که
come across یک phrasal verb هستش به معنی پیدا کردن ! برای مثال : when your kitten comes across your paper cranes and makes one drop. یعنی : وقتی که ...
به کسی خیانت کردن
وقتی از شما کاری خواسته میشه و شما در جواب اون میگین که "حتما این کار انجام میشه"، یا مثلا " خاطرتون جمع، این کار رو انجام شده بدونید". معادل فارسی ا ...
1 - درخواست از کسی، بطور معمول، درخواست پول 2 - ارتباط برقرار کردن : منو در جریان بذار، به من اطلاع بده، باخبرم کن، بهم زنگ بزن
محسوس ، قابل ملاحضه ، در خور توجه ، زیاد ، به شدت ، خیلی
در فیزیک به معنی " انباشت " در بعضی جاها استفاده میشه !
به معنی یک شخص با استعداد ، نابغه ، برای مثال : a young blind whiz یه جوان نابینای نابغه
این عبارتی نیست که بشه تک تک معنی کرد، یه phrasal verb هستش به این معنی که یه معنی جدا از ترجمه ی تک تکشون میده و اونم اینه : تشکیل تیم دادن، تیم درس ...
تنگاتنگ , نزدیک
یه عبارته بادو معنی نزدیک به هم : 1 - کارم دیگه تمومه ! 2 - وقتی کاری یا استفاده از چیزی رو به اتمام میرسونید !
تکامل یافته ، متحول شده ، ارتقا یافته
هر چند مترادف با کلمه ی think به معنای فکر کردن هست ولی صحیح ترش اینه که به معنای تفکر عمیق و جدی روی چیزی هست ، به عبارت دیگه شدت فعل از think بیشتر ...
عواقب و نتایج
دور شدن ، کنار رفتن ، ناپدید شدن ، ترک کردن
کلمه ی nerf بطور معمول در نقد و بررسی تغییرات بازی های کامپیوتری استفاده میشه!مثلا فرض کنید یک کارکتر در یک بازی، در بروزرسانی بعدی اون بازی، نقش اون ...
در حالت صفتی ، معنی خیلی عالی رو میده وقتی از مقدار صحبت باشه، مثلا "his party won overwhelming support" یعنی مهمانی اون شخص برنده ی عالی ترین پشتیبا ...