تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦٤

در حالت صفتی ، معنی خیلی عالی رو میده وقتی از مقدار صحبت باشه، مثلا "his party won overwhelming support" یعنی مهمانی اون شخص برنده ی عالی ترین پشتیبا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩٤

کلمه ی nerf بطور معمول در نقد و بررسی تغییرات بازی های کامپیوتری استفاده میشه!مثلا فرض کنید یک کارکتر در یک بازی، در بروزرسانی بعدی اون بازی، نقش اون ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥٥

دور شدن ، کنار رفتن ، ناپدید شدن ، ترک کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥٠

عواقب و نتایج

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢٢

هر چند مترادف با کلمه ی think به معنای فکر کردن هست ولی صحیح ترش اینه که به معنای تفکر عمیق و جدی روی چیزی هست ، به عبارت دیگه شدت فعل از think بیشتر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٤

تکامل یافته ، متحول شده ، ارتقا یافته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٤

یه عبارته بادو معنی نزدیک به هم : 1 - کارم دیگه تمومه ! 2 - وقتی کاری یا استفاده از چیزی رو به اتمام میرسونید !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٩

تنگاتنگ , نزدیک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

این عبارتی نیست که بشه تک تک معنی کرد، یه phrasal verb هستش به این معنی که یه معنی جدا از ترجمه ی تک تکشون میده و اونم اینه : تشکیل تیم دادن، تیم درس ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

به معنی یک شخص با استعداد ، نابغه ، برای مثال : a young blind whiz یه جوان نابینای نابغه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

در فیزیک به معنی " انباشت " در بعضی جاها استفاده میشه !

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

محسوس ، قابل ملاحضه ، در خور توجه ، زیاد ، به شدت ، خیلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

1 - درخواست از کسی، بطور معمول، درخواست پول 2 - ارتباط برقرار کردن : منو در جریان بذار، به من اطلاع بده، باخبرم کن، بهم زنگ بزن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

وقتی از شما کاری خواسته میشه و شما در جواب اون میگین که "حتما این کار انجام میشه"، یا مثلا " خاطرتون جمع، این کار رو انجام شده بدونید". معادل فارسی ا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

come across یک phrasal verb هستش به معنی پیدا کردن ! برای مثال : when your kitten comes across your paper cranes and makes one drop. یعنی : وقتی که ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

به کسی خیانت کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

بوضوح ، واضح است که ، روشن و مبرهن است که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

شاکله ، اساس ، بنیان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

مرسوم بودن ، مقدور بودن!برای مثال if convenient , come to me یعنی اگه مقدوره بیا پیشم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

ارام شدن ، بیخیال شدن ، کوتاه امدن برای مثال hoping he would relent

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

روی هم رفته ، در کل ، از اینها گذشته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

پیشین ، سابق ، ذکر شده ، مذکور ، اخیر الذکر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

معمولا این کلمه به معنا ی چیزی به اب انداختن هستش، با این حال یک معنی جالبه دیگه هم میده که هر چند معنیش نزدیک به همین هاست ولی متفاوته. برای مثال : ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

متوقف کردن ، رها کردن ، منصرف شدن ، قطع کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

دور از، دور افتاده ، دور دست

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

این عبارت یه phrasal verb هست، phrasal verb یعنی عبارتی که ترجمه ی تحت الفظی اون کاملا اشتباهه و مغایر با اصل معنی اونه ! برای مثال همین عبارت look d ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

مقاومت کردن ، ایستادن ، ایستادگی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

بهترین معادل این کلمه در فارسی، " پیکربندی" هست !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

تقلا ، سعی و کوشش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

مخفف کلمه ی Intensive care unit به معنی بخش مراقبت های ویژه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بکار گرفته شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

معنی پیشفرض اشتباهه چون این عبارت یه Phrasal Verb هستش ! به معنی تسلیم نشو ، منصرف نشو ، کنار نکش ، کم نیار !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

تپش ، ضربه ، خرد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

. . . It is ironic that خنده دار است که. . . مسخره است که . . . عجیب و غیر عادی است که. . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

این اصطلاح به معنی عدم توجه به گذر زمانه ، هم ارز با این عبارته : didn't pay attention to the time

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

در فیزیک به معنی اصل موضوعه است. یعنی تمام فرمالیسم ریاضی و فیزیک یک نظریه برین اصول استوار هستند ! بطور مثال اصول موضوعه در نسبیت جناب انیشتین دو تا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

در فیزیک کوانتمی Quantum entanglement به معنی در هم تنیدگی کوانتمی است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

در فیزیک و مهندسی هسته ای Fertile یک ماده به ایزوتوپی گفته می شود که با گیراندازی یک نوترون به ایزوتوپی تبدیل می شود که قابلیت شکافت رو داره ( یعنی ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

وقتی دنبال یه جمله، لغت، یا هر چیزِ دیگه ای میگردی ولی نمیتونی به زبونش بیاری، اصطلاحا میگیم : " سرِ زبونمه . . . " . در انگلیسی هم این عبارت دقیقا ع ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نگاهی که به سمت پایین باشه رو با این عبارت بیان میکنند !یکی از بیشترین استفاده های این عبارت برای زمانیه که شخص به ساعتش نگاه میکنه ! برای مثال : So ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

ترجمه ی پیش فرض نادرسته ! یه اصطلاحه که یجور حس و حاله به معنی نگران و مضطرب بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ساده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

میرانا یه اسمه به معنی : شگفت انگیز ، خارق العاده ، صلح ، خوشبخت ، کامیاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

منبع تغذیه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

به معنی احمقانه و ابلهانه است ! بطور مثال : no question is foolish, but some answers are یعنی : هیچ سوالی احمقانه نیست، اما بعضی جواب ها اینگونه اند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

معنی اسمی : فرصتی برای فرار یا اجتناب کردن از یک موقعیت سخت معنی فعلی : تمام شدن ، خاتمه یافتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مخخف کلمه ی فریم در ثانیه، FPS = Frame Per Second نشان دهنده تعداد فریم های یک تصویر در یک ثانیه است. همانطور که میدانید هر تصویر متحرک از تعدادی تصو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مقارن شدن ، هم پوشانی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تقدیم کردن به ، اهدا کردن به

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ترجمه ای که بطور پیش فرض شده نادرسته چون این عبارت یه phrasal verb هستش ! معنی : منحرف کردن ، برهم زدن تمرکز ! هم ارز با عبارته : become distracted o ...